تاریخ انتشار :
۱۳۹۸/۰۴/۲۴
در مصاحبه اختصاصی حجت الاسلام و المسلمین حسینی فقیه عضو کمیسیون تخصصی فرهنگ و اخلاق شورای عالی ویژگی های مناظرات امام رضا علیه السلام و نیز راهکارهای رسیدن حوزه علمیه خراسان به مرجعیت علمی در سطح بین الملل را تبیین کردند.
مصاحبه اختصاصی: به گزارش خبرنگار دبیرخانه شورای عالی حجت الاسلام و المسلمین حسینی فقیه عضو کمیسیون تخصصی فرهنگ و اخلاق و از اساتید برجسته دروس خارج حوزه علمیه خراسان در گفتگو با خبرنگار دبیرخانه شورای عالی ضمن معرفی ویژگی های بین الادیانی امام رضا علیه السلام در مسیر تمدن اسلامی، راهکارهای رسیدن خراسان به مرجعیت علمی را تبیین کرد.
خبرنگار: در ایام دهه کرامت و ولادت با سعادت امام رضا علیه السلام، از ویژگی های دوران حضرت رضا علیه السلام مناظرات ایشان با بزرگان سایر ادیان است. بدین لحاظ روز ولادت حضرت رضا را روز گفتگو تعامل سازنده با دنیا نامیده اند. با توجه به روایت حضرت رضا علیه السلام که می فرمایند: «فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا» منظور از محاسن کلامنا چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشاپیش میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام را به محضر مبارک بقیه الله الاعظم و حضرتعالی و همه دوستاران آن بزرگوار تبریک عرض می کنم. این روایت از وجود امام رضا علیه السلام با نقل های مختلفی رسیده از جمله مرحوم شیخ صدوق در کتاب معانی الاخبار نقل کردند: «عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. فَقُلْتُ لَهُ: فَكَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ؟ قَالَ: يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاس». در ادامه فرمودند: «فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا». این حدیث سه بخش دارد:
بخش اول: احیای امر اهل بیت است که در توضیح آن حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمودند: «تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟» آیا می نشینید دور هم و احادیث ما را نقل می کنید؟ راوی می گوید: قَالَ: نَعَمْ، جُعِلْتُ فِدَاكَ. فداتون بشوم بله. قَالَ: «إِنَّ تِلْكَ اَلْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَافُضَيْلُ، فَرَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا». یعنی من این نوع از مجالس نزد من امام محبوب است. حال منظور از احیای امر در حدیث امام صادق علیه السلام را حضرت رضا علیه السلام در روایت اول به «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ» فرمودند.
بخش دوم: فان الناس است. الناس کلمه ای که در آیات و روایات ناظر به همه است و اختصاص به شیعیان و موالیان و حتی مسلمانان هم ندارد، «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ» (حجرات/13) در آیه شریفه می فرماید: ما همه شما از ذکر و انثی قرار دادیم و خلق کردیم. حضرت هم در اینجا می فرمایند: «فإنّ الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا». الناس یعنی هر انسانی، هر ذوعقلی اگر محاسن کلام ما را بدانند حتما از ما پیروی خواهند کرد.
بخش سوم: «محاسن کلامنا لاتبعونا» اگر زیبایی های کلام ما را مردم متوجه شوند خود به خود به دنبال خواهند آمد که در این باره باید گفت: اولاً: اهل بیت علیهم السلام کلامشان نور و هدایت است. در زیارت جامعه می خوانیم: «کلامکم نور»، نور بطور طبیعی و در همه جا نقش روشنگری دارد. نقشی دارد که همه به دنبال نور حرکت می کنند. دوّماً: اهل بیت علیهم السلام چون به منبع وحی متصل هستند و علمشان علم لدنی الهی است و جامعیت در همه علوم دارند خدای متعال این ها را معصوم از هر گونه خطایی حتی در نقل و کلام قرار داده. طبیعی است که در کلام اینها هیچ تفاوت و تناقض نیست و چون موافق با عقل، فطرت وجدان و ضمیر درونی همه انسانهای حق طلب عالم هست، همهی مردم وقتی بشنوند تبعیت میکنند. البته منظور این نیست که عقل همه آن چه که اهل بیت دارند به آن می رسد، ولی هر چه بفرمایند با عقل فطری و روشن هیچ منافاتی نخواهد داشت.
خبرنگار: از ویژگی های دوران زندگی حضرت رضا گفتگوهای بین الادیانی و بحث های مناظراتی با سایر ادیان است. بفرمایید مناظرات حضرت رضا علیه السلام چه ویژگی هایی داشته است؟ چطور می توانیم این ویژگیها را در مسیر تمدن اسلامی به کار ببریم؟
زمان حضرت رضا علیه السلام زمانی بود که زمینه گفتگوی بین ادیان فراهم شد و ارباب نحله ها و فرقه ها و افکار مختلف روی کار آمدند و در بروز و ظهور گفتگو هم بخشی را مأمون دخیل بود. البته هدف مأمون این بود که به گمان خام خودش حضرت رضا سلام الله علیه را در این گفتگوها مغلوب می کند و جایگاه علمی و معنوی اهل بیت و حضرت رضا علیه السلام را تنزل می دهد. مأمون از این جهت خیلی نگران بود. وقتی فرستاده اش آمد حضرت علیه السلام فرمودند: وقتی اهل تورات را از توراتشان، اهل انجیل را از انجیلشان، اهل زبور را از زبورشان و ... و هر کدام را با زبان خودشان و کتب مورد تاییدشان پاسخ دهم مأمون خواهد فهمید که چه اشتباهی کرده است. اما آن ویژگی های گفتگوهای ایشان بر پایه چند محور استوار بود:
1) عقل محوری در مناظرات
ویژگی اول: حضرت با تأسی به آیه شریفه «وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ» از محور عقلانیت استفاده کردند. در بحث عقلانیت چند نکته است. نکته اول: جایگاه عقل و عقلانیت در مدارک دین است. هیچ مکتبی به اندازه مکتب اهل بیت و اسلام بر بحث عقلانیت و تفکر و تعقل تاکید ندارد. در آیات قرآن فراوان داریم «إِنَّ فِي ذلِکَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ» یا «إِنَّ فِي ذلِکَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» و امثال اینها. در روایت هم همین است «صديق كلّ امرئٍ عقله و عدوّه جهله». لذا حرف اول جایگاه عقل و تفکر و اندیشه در فرهنگ اسلام و مکتب اهل بیت است. البته عقل تا حدی پر پرواز دارد و ما باید از وحی غافل نشویم. ما باید با ابزرا عقل تعقل در وحی کنیم.
نکته دوم: استفاده قرآن از شیوه عقلانیت است. «إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ» مثل عیسی که چرا پدر نداشته، خب آدم را نگاه کنید خدا آدم را از خاک خلق کرد حضرت عیسی مادر که داشت. خود این شیوه تاکید بر عقلانیت در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و از جمله حضرت رضا علیه السلام است. در مناظرات حضرت رضا علیه السلام بر این شیوه تاکید بسیار شده است.
تجلی عقلانیت در مناظرات و گفتگوها
چند تجلی از تجلی های عقلانیت در کلمات حضرت رضا علیه السلام را بگویم:
نفی غلو منافاتی با جایگاه ائمه ع ندارد
ما وقتی نفی غلو میکنیم فکر نکنیم مقام اهلبیت را العیاذ بالله تنزل دهیم از حقی که دارند جایگاه منیع و رفیع اهلبیت پایین نیاید تمام عالم هستی اگر جمع شوند با معصومین ما اصلا قابل قیاس نیستند من توجه جنابعالی را به این آیه شریفه جلب میکنم «وَ لَوْ أَنَّ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاَمٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ ﴿لقمان، 27﴾» اگر همه دریاها مرکب شوند در تعبیر دیگر داریم درختها قلم شوند و جن و انس نویسنده شوند کلمات خدا پایان پیدا نمیکند این کلمات الله چیست؟ «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ﴿البقرة، 37﴾»، این همان کلماتی است «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿البقرة، 124﴾» این کلمات الله چیست که اگر همه دریاها مرکب همه درختها قلم و جن و انس در روایت نویسنده چیست حضرت عسگری میفرمایند: «نَحْنُ الْكَلِمَاتُ الَّتِي لَا تُدْرَكُ فَضَائِلُنَا وَ لَا تُسْتَقْصَى» کلمات خدا ما اهلبیتیم آن کلمات خدایی که فضائل ما نه درک میشود و نه قابل شماره است. ائمه علیهمالسلام با مسئله غلو و غالیان برخورد مهمی داشتند.
2) عدالت محوری در مناظرات
ویژگی دوم: عدالت و قیام به قسط و عدل در زندگی اهلبیت و خصوصاً حضرت رضا علیهالسلام جریان دارد. خدای متعال در سوره مبارکه حدید آیه 25 میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» علت غایی ارسال رسل با بینات و انزال کتب و میزان را با همه انبیای الهی آیه قران می فرماید: « لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ » قیام به قسط و عدل و داد است. در سوره مبارکه شورا می فرماید: «وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَکُمُ»، در سوره اعراف دارد: «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ» در سوره نحل آیه 90 دارد: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ»، در جایجای قرآن و مکتب نسبت به قیام به قسط و عدل، حکم به قسط و عدل، رفتار بر اساس قسط و عدل تأکید شده است.
عدالت محوری ویژگی تمدن نوین اسلامی
در فرهنگسازی تمدن اسلامی نظام جامعه و حرکت هماهنگ و همسوی جامعه، همه بر اساس قسط و عدل و داد رقمزده میشود. عدالت محوری در تمام جامعه اسلامی تا رسیدن به تمدن اسلامی باید باشد. اگر ما این نوع از تمدن را در همه جای عالم را نشان دهیم همه دنبال ما نمیآیند.
عدالت محوری درحرکت امام خمینی ره
در رهبری روحانیت و نقش روحانیت حرکتی انجام شد و مراجع عظام به رهبری مرحوم امام خمینی اعلیاللهمقامه الشریف آمدند و اسلامی آمد و پیروز شد و بعد نظام اسلامی تشکیل شد. ما نمیخواهیم بگوییم نظام اسلامی ما خطا ندارد بزرگان ما هم این ادعا را ندارند ولی بنایشان است که به دستورات و آموزههای دین عمل کنند. شما ببینید هر کس این حقیقت مکتب اهلبیت را در پرتو انقلاب اسلامی دید چقدر خاضع و خاشع شد. اگر آموزههای مکتب اهلبیت و مخصوصا عدالت محوری درست تبیین شود و نیز عمل شود همه مردم حقطلب و آزادیخواه جهان علاقهمند میشوند.
3) همزیستی مسالمتآمیز در رفتار
ویژگی سوم: در کلمات حضرت علیهالسلام تبیین زمینههای همزیستی مسالمتآمیز نهفقط مسلمانان بلکه بین پیروان همه ادیان است. این اصل بسیار مهمی است: اولا این همزیستی مسالمتآمیز هم سابقه با مفهوم انسانیت دارد. یعنی از وقتی انسان بوده است همزیستی مسالمتآمیز نیز مطرح است. چرا؟ چون مفهوم انسانیت بر پایه عقل فطرت و وحی استوار است. عقل و وحی و فطرت هم همزیستی مسالمتآمیز را تأیید میکنند. همزیستی مسالمتآمیز یعنی به رسمیت شناختن حقوق اجتماعی دیگران. این بسیار مهم است.
همزیستی مسالمتآمیز در سبک زندگی اسلامی
سبک زندگی که مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی مطرح میفرمودند و خیلی هم بر آن تأکید داشتند سبک زندگی عادی ظاهری معمولی نیست یک بحث عمیقی است، یک پشتوانه فکری دارد. همزیستی مسالمتآمیز بهمنزله یک روش است و پایه فکری برای ایجاد سبک زندگی مناسب است. این همزیستی در رابطه با حقوق بینالملل همسایگان کشور اسلامی نیز هست. در بحث حقوق بشر، در درون کشور همه اینها تأثیرگذار است.
مبانی کلامی همزیستی مسالمتآمیز
آنچه از فرمایشات اهلبیت و حضرت رضا علیهالسلام استفاده میشود در بحث همزیستی مسالمتآمیز مواردی است که بهعنوان مبانی کلامی زندگی مسالمت امیز است:
اصول اخلاقی و اجتماعی در هم زیستی مسالمت آمیز
دین در همزیستی مسالمتآمیز یک اصول اخلاقی و اجتماعی دارد. اصول و پایههای اخلاقی و اجتماعی تمدن، تمدن جوامع بشری چند مورد است که دو مورد آن را عرض میکنم:
1.نفی نژادپرستی و خودبرتربینی. اسرائیل غاصب چهکار میکند! چطور خودبرتربینی دارد! ترامپ چقدر خودبرتربینی غلط دارد! و همه ملتهای عالم و کل استعمارگران در طول تاریخ چه کردند؟ ملل محروم و مستضعف عالم چگونه عمل کردند؟ ولی ببینید تعالیم مکتب اهلبیت و اسلام حقیقی را. در آیه شریفه دارد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ». اینیک اصل اخلاقی اجتماعی همزیستی مسالمتآمیز است یعنی نفی نژادپرستی و خودبرتربینی.
4) استناد به مبانی طرف مقابل
ویژگی چهارم: حضرت رضا علیهالسلام از «ایمان به همه پیامبران» در فرمایشاتشان بسیار استفاده میکنند. یعنی تنها روی پیامبر اسلام تکیه نمیکنند. قرآن در سوره آل عمران (84) میفرماید: «قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ مَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتِيَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ »، سوره بقره آیه 285 «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَيْکَ الْمَصِيرُ ». حضرت رضا در فرمایشات نمیگفتند ما استدلال به اقوال شما نمیکنیم. وقتی پیامبر اسلام آمدند همه ادیان گذشته بهظاهر نسخ شد، اما حقیقت تعالیم حقیقی انبیا سرجایش محفوظ است. لذا حضرت رضا از هرکدام از فرمایشات پیامبران و اشخاص مورد اعتماد آنها و کتابهای خودشان استفاده میکردند و چقدر خوب است ما این بحث را چه در جامعه داخلی اسلامی عزیزمان در جوامع گسترش دهیم و چه درصحنه بینالملل بتوانیم از مبانی فکری خودشان برای خودشان ترسیم کنیم.
خبرنگار: حوزه علمیه خراسان با توجه همجواری در کنار مضجع شریف حضرت رضا علیهالسلام میتواند نهتنها بین حوزههای علمیه کشور بلکه بین سایر بلاد بهعنوان یک پایگاه و مرجع علمی باشد. چه راهکارهایی را برای اینکه حوزه علمیه خراسان در کنار آستان قدس بتواند به آن جایگاه و مرجعیت علمی برسد پیشنهاد میدهید؟
حوزه علمیه بهعنوان عالیترین نهاد علمی و معرفتی در راستای مکتب اهلبیت و مکتب اسلام است و نقش بیبدیلی دارد. آستان قدس هم که به قول مرحوم امام ره فرمودند: «آستان قدس مرکز ایران است»، و واقعاً نقش محوری و مرکزی دارد، خصوصاً با استفاده از جایگاه ویژه حضرت رضا علیهالسلام که هم حوزه و هم آستان قدس دو نقش محوری بزرگ دارد. لذا چند راهکار پیشنهاد میشود:
تربیت عالم اسلامشناس برای رسیدن به مرجعیت علمی
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |