تاریخ انتشار :
۱۳۹۸/۰۶/۱۴
وضعیت دینداری مردم ایران چگونه است؟
مطابق با پژوهشهای معتبر درباره وضعیت دینداری مردم ایران، شرکت درمناسک دینی رشد چشمگیری داشته است.
«گفتیم که پیغمبر میآید برای به تکامل رســاندن انسان... پیغمبر برای ساختن انسانها میآید ... از چه راهی و از چه وسیلهای پیغمبر استفاده میکند برای ساختن انسان؟ چهجوری انسانها را پیغمبر میسازد؟ مدرسه درست میکند؟ مکتب فلسفی درست میکند؟ پیغمبر صومعه و جایگاه عبادت درست میکند؟ گفتیم که نه؛ پیغمبر برای ساختن انسان، کارخانهی انسانسازی درست میکند. پیغمبر ترجیح میدهد که ده سال، بیست سال، دیرتر موفق بشود؛ اما آنچه میسازد، یک انسان و دو انسان و بیستتا انسان نباشد؛ کارخانهی انسانسازی درست کند که بهطور خودکار انسانِ کاملِ پیغمبرپسند تحویل بدهد. پس پیغمبر برای ساختن انسانها و به قِوام آوردن مایهی انسان، از کارخانهی انسانسازی استفاده میکند. کارخانهی انسانسازی چیست آقا؟ کارخانهی انسانسازی، جامعه و نظام اسلامیست. اینجا آن نقطهی پیچ، نقطهی اساسیِ توجه و تکیهی حرف است. همه میگویند پیغمبر، انسان میخواهد بسازد ... آنچه با دقت باید فهمید این است که پیغمبر یکییکی گوش انسانها را نمیگیرد به یک کنج خلوتی ببرد در گوششان زمزمهی مهر خدا بنوازد. پیغمبرها مکتب علمی و فلسفی تشکیل نمیدهند تا یکمشت شاگرد درست کنند، این شاگردها را بفرستند تا مردم را در اقطار عالم هدایت کنند. پیغمبر کارش از این قرص و قائمتر، اســتوارتر و ریشهدارتر است. چهکار میکند؟ یک کارخانهای که از آن کارخانه جز انسان بیرون نمیآید میسازد، و آن کارخانه، «جامعهی اســلامی» است. (طرح کلی اندیشهی اسامی در قرآن) انقلابی به نام دین 14 قرن بعد از آنکه کارخانه ی انسانسازی پیامبر در مدینه النبی آغاز به کارکرد، در گوشهای دیگر از جهان، در کشوری به نام ایران، و به رهبری فردی پیامبرگونه، «انقلابی به نام دین» به ثمر رسید که بطلان همهی نظریههای سیاسی معاصر بود. در زمانهای که تصور بر این بود مقولهای به نام «دین» توانایی بازتولید فرهنگی در جامعه ندارد، انقلاب اسلامی ایران، به تعبیر فوکو «روح یک جهان بیروح» شد و نشان داد که کماکان، عنصر «دین»، مهمترین عامل محرک انسانها است و همچنان این کارخانهی عظیم، در حال انسانسازی است. آیا جامعه ایران، جامعهای دینداراست؟ حال سؤال آن است که بعد از گذشت چهل سال از انقلاب، آیا سکهی دین همچنان در جامعهی ایران رایج اســت یا نه؟ به زبان دیگر، آیا جامعهی ایران، جامعهای دیندار اســت یا آن چنانکه بعضی تصور میکنند جامعهی ایران شاهد افول دینداری است؟ پرسش مهمی است که پاسخ درست به آن میتواند ما را به فهم درست از جامعهی ایران رهنمون کند. برای مثال مطابق با پیمایشها و پژوهشهای معتبر انجامشده دربارهی وضعیت دینداری در ایران از ابتدای انقلاب تا به امروز، این نتیجه مشخص میشود که در بعد مسائل اصلی دین، مانند اعتقاد به خدا، پیامبر و معصومین(ع)، معاد و آخرت و نظایر این، شــاهد ثبات در دینداری بوده و حدود 98 درصد مردم ایران به این اصول دینی اعتقاد دارند. بیش از 80 درصد مردم ایران نیز اهل نماز (دائم یا گاهی) و روزه گرفتن هستند. نکتهی قابلتوجه آن است که ابعاد بیرونی رفتار دینداری مردم مانند شرکت در مراسم عزاداری سیدالشهدا، شرکت در مراســم اعتکاف، زیارت اماکن مقدسه بهشدت افزایش یافته است. در مقایسهای که بین سالهای 1374 تا 1388 دراینباره انجامگرفته اســت، میزان شرکت در مجالس روضهخوانی از حدود 57 درصد در سال 1374 به 75 درصد در سال 1388 افزایش پیداکرده است. میزان زیارت اماکن مقدس نیز از 70 درصد در سال 1374 به 78 درصد در سال 1388 افزایش پیداکرده است. مثال درحالیکه در اوایل دههی 80، یکمیلیون نفر به مشهد مقدس سفر میکردند، این آمار در حال حاضر به بیش از 20 میلیون نفر رسیده است. بنابراین «دستهایی - تبلیغات دروغین و گاهی احمقانه و گاهی خبیثانه - میخواهد اینطور وانمود کنند که مردم در سابق، از حال دیندارتر و بااخلاقتر بودند! این، دروغ است. آن سابقی که ما یادمان است، انسان که در ماه رمضان به شهر تهران واردمی شد، اصلاً حال و هوای روزه در این شــهر نبود! مردم راه میرفتند و راحت سیگار میکشیدند، غذا میخوردند، ســاندویچ میخوردند! اصلاً کسی احساس نمیکرد که اینجا روزه است... امروز شما نگاه کنید! همهجا روزهدار است، همهجا در حال ذکر و در حال توجه است و بهترین روزهداران از میان جواناناند. جلسات قرآن، جلسات دعا، جلسات توسل، جلسات تضرع و سخنرانیهای طولانی هست ... اعتکاف نیز همین طور بود. اصل اعتکاف درگذشته خیلی کم بود ... امروز جوانان ما - در دنیایی که نسل جوان روزبهروز، رو به فساد بیشتر میرود - در این مملکت، روزبهروز پاکیزهتر، طاهرتر و نورانیتر میشوند. (76/10/12) البته بیان محاسن و خوبیهای مردم ایران بدان معنی نیست که چشم را بر روی کاستیها و ضعفها بپوشانیم و آنها را نادیده بگیریم. درد را باید دید و درصدد درمان آن برآمد، که اتفاقاً این دردها نیز عمدتاً ناشــی از بروز رفتارهای غیردینی جامعه بوده است. نسبت رشدها به دشمنیها اما رشــد وضعیت دینداری در ایران درحالیکه است که «ما مواجه هســتیم با یک حملهی همهجانبه؛ یک جبههی عظیمی ازلحاظ فرهنگی دارند به ما تهاجم میکنند؛ این هم در خلال حرفهایشان هست، البته حالا دیگر خودشان ما می دانســتیم این حرف را، اما میگویند کــه» غلبهی بــر جمهوری هم صریحــتا اسلام، با جنگ نظامی اسلامی و غلبه ی بر حاکمی تآمیز نیست، [بلکه] با کار و با تحریم اقتصادی موفقیت آمیز است؛ ذهنها فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفقی را باید تغییر داد، روی مغزها بایــد کار کرد، هوسها را باید تحریک کرد؛ ایــن را الان صریح میگویند (98/5/30) در حقیقت نسبت رشــد دینداری را باید با تضادها و دشــمنیهایی که پیرامون آن وجود دارد مقایسه کرد. «کسانی امیدوار بودند جوانهای ما را از دین جدا کنند؛ طمع داشتند جوانهای ما را سرگرم شهوات زندگی، مادی گری و امثال این ها کنند؛ اشتباه کردند. امروز عرصهی جوانی مــا، طبقهی جوانان ما، از لحاظ کمیت و کیفیت، نسبتشان از مسنترها اگر بیشتر نباشد، کمتر نیســت. جوانهای مؤمن امروز ما و کســانی که دل در گرو انقلاب دارند، که نه امام را دیدند، نه انقلاب را درک کردند، نه دوران دفاع مقدس را دیدند، انگیزهشان، همتشان از جوانهای دورهی دفاع مقدس اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست؛ این را بنده از روی علم و اطلاع عرض میکنم؛ تحلیل نیست، حدس نیســت.(92/2/25) این اســت حقیقت آن انقلابی که جوشیدهی از ایمانهای مردم و اعتقاد مردم و خواستِ حقیقی مردم اســت. حالا چهار نفر آدم دلدادهی به بیگانه یا پول گرفتهی از بیگانه – همهشــان یکجور نیستند - بیایند یک چیزی بگویند، اما واقعیت قضیه این است. (85/11/28) محرم و عزاداری بر سیدالشهداء، یکی از آن مقاطعی در سال است که به خوبی بیانگر وضعیت دینداری مردم ایران است. فرهنگ عاشورا آن نقطه ی ثقلی است که هم «علت محدثه»ی انقلاب اسلامی بوده است و هم «علت مبقیه»ی آن، و تا عاشورا زنده است، این انقلاب زنده است.
برگرفته از نشریه خط حزب الله وابسته به پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حفظهالله.
کد خبر: 2576
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |