تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۰۱/۳۱
حضور حوزههای علمیه، در عرصۀ عمومی آیندۀ جامعه اسلامی، موضوعی ضروری و حیاتی است که عدم ورود جدی به این حوزه میتواند منجر به ارتجاع حوزه و تأثیرگذاری تمدن منحط غرب در جامعه اسلامی شود.
مصاحبه اختصاصی دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان
حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا پیروزمند استاد حوزه و دانشگاه و قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم: نقشآفرینی حوزه در آینده، منوط به مشارکت فعال، در تولید علوم اسلامی و انسانی است.
حضور حوزههای علمیه، در عرصۀ عمومی آیندۀ جامعه اسلامی، موضوعی ضروری و حیاتی است که عدم ورود جدی به این حوزه از منظر حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا پیروزمند استاد حوزه و دانشگاه و قائممقام فرهنگستان علوم اسلامی قم، میتواند منجر به ارتجاع حوزه و تأثیرگذاری تمدن منحط غرب در جامعه اسلامی شود. ماحصل این گفتوگو در ادامه آمده است:
با توجه به اینکه زمان میگذرد و دنیای آینده دنیایی چندبعدی و متفاوت از دنیای گذشته است، آیا میتوان گفت: حوزههای علمیه نیز باید فراتر از حد انتظارات فعلی حرکت کنند؟ تداوم حرکت مطلوب حوزه، برای تبیین دین در دنیای آینده بسته به چه عواملی است؟
آنچه تحت عنوان آینده باید موردتوجه حوزه قرار بگیرد، وابسته به دو عامل مهم و اساسی است. علمای حوزههای علمیه بهعنوان کارشناسان و نمایندگان در حوزه تأثیرگذاری دین در جامعه دارای چه نقشی هستند؟ و برای تأثیرگذاری دین در آینده چه برنامههایی را موردنظر قرار خواهند داد؟ بیشک هر نقشی برای دین، در ساخت آینده، موردتوجه قرار داده شود، حوزههای علمیه نیز باید همان نقش را بهخوبی شناخته و تبیین کنند. هرچند این مسئله یک پایه از مسئله به شمار میرود. رکن دوم، اهتمام و توجه همهجانبه به این موضوع است که فارغ از دخالت ما، جهان به کدام سمت میرود و شناخت از آینده تا چه حد میتواند تأثیرگذاری ما را بر حرکت جهان افزایش دهد؟ مسلماً در تلاقی این دو محور میتوان بخش مهمی از وظایف حوزههای علمیه را تبیین نمود.
در خصوص محور اول و نقشی که دین در هدایت جامعه ایفا میکند، میتوان چنین برآورد کرد که دین در راستای هدایت و تکامل بشر، اعم از تکامل فردی و اجتماعی، آمده است؛ به همین دلیل دین از قدرت تمدن سازی و مهندسی فرهنگی جامعه برخوردار است و میتواند با بهکارگیری معیارهای فرهنگی، سطح زندگی بشر را ارتقاء داده و انسان را به سمت کمال دنیا و آخرت و سعادت هر دو زندگی رهنمون کند. بیشک دین برای زندگی هر چه بهترِ بشر دستورالعملهایی دارد، هرچند که جزییات مطالب بهصورت موشکافانه مطرح نشده و خداوند متعال با توجه به گذشت زمان و تکمیل شدن عقل و فهم انسان درگذر زمان، آن را منوط به عقل و تجربه بشر کرده است.
در خصوص آیندهای که بشریت، فارغ از حضور دین، به سمت آن میرود، نظریات مختلفی عنوان شده اما آنچه تا کنون به وقوع پیوسته، بهعنوان فصل جدید حرکت بشریت، بعد از رنسانس، با کنار گذاشتن دین و اکتفا به عقل خودبنیاد، منجر به تشکیل تمدنی شده که محصول آن فرهنگ و تکنولوژیهای جدیدی شده که با جهانی کردن خود توانسته در مسئله دینداری بشر تغییرات جدی ایجاد کند؛ تغییراتی که تداوم آن یعنی حرکت کردن بر مسیر تمدنی غرب، میتواند برای بشر دردسرآفرین باشد. به نظر میرسد با توجه به گسترش ابزارهای مجازی و سرعت و شدت نفوذ آن، مسیر تمدنی غرب، در حال توسعه است و ما را با جامعهای شبکهای روبهرو خواهد کرد که نقش و نفوذ دولتها از طریق سازمانهای ملی یا محلی کمرنگتر میکند. مسلماً تا زمانی که محتوای ارائهشده، خالی از تبیین معارف حقیقی ادیان الهی باشد، حاصلی جز پوچی، بحران و فرسایش بیشتر روحیه بشر نخواهد داشت. ازاینرو دنیای غرب تلاش میکند تا برای حفظ مرجعیت خود، پوچی حاصلشده را به سایر کشورها تعمیم دهد تا به نوعی برای خود ایجاد مصونیت کند؛ لذا دنیای غرب، با همه توان، سعی میکنند فرهنگ خود را به همه کشورهای جهان صادر کنند تا بدینوسیله زمینه حضور و نفوذ در سایر جغرافیای جهان را برای خود ایجاد کنند. این دو عامل میتواند موضوع مهمی برای تبیین هر چه بیشتر دنیای فردا در رسالت مهم دین در زندگی جوامع بشری باشد و حوزه علمیه باید به این موضوع واقف باشد.
حوزه علمیه اگر بپذیرد که دین در صحنه جامعه از طریق نرمافزاری که میتوان آن را نرمافزار الگوی پیشرفت اجتماعی نامید، گسترش و نفوذ بیشتری پیدا میکند، باید از این طریق در فرهنگ تخصصی و عمومی جامعه تأثیر بگذارند. بنابراین میتوان گفت حوزه آینده، باید حوزۀ تمدنساز باشد و حوزه تمدن ساز حوزهای است که میتواند از طریق تأثیرگذاری در تولید علوم اسلامی- انسانی، از طریق تأثیرگذاری در پایهریزی الگوی پیشرفت، همواره خود را در صحنه جریان دین پویا نگاه دارد.
مهمترین مؤلفههایی که حوزه برای نقشآفرینی بیشتر و مؤثرتر دین در عرصه جامعه باید بدان توجه داشته باشند را چه میدانید؟
نقشآفرینی حوزه در آینده، منوط به این است که دستورالعملی بر مبنای معارف دین برای مشارکت فعال، در تولید علوم اسلامی و انسانی داشته باشد تا از طریق این علوم بتواند در پایهگذاری الگوی پیشرفت حضور فعالی از خود به نمایش بگذارد و همزمان با حضور مؤثر در این عرصه، در عرصه فرهنگ عمومی جامعه نیز کارآمد و تأثیرگذار باشد تا از فرهنگ اسلامی صیانت کند. درصورتیکه حوزه به مؤلفههای یادشده توجه کند، طبیعی است نقشآفرینی متناسبی با شرایط آینده خواهد داشت.
بیشک حوزههای علمیه باید با ادبیات علمی جدید آشنا شوند، تحقق این موضوع، شرط لازمی است اما شرط کافی نیست؛ به این معنا که نباید از یک طلبه انتظار داشته باشیم، همانند یک متخصص علوم انسانی نقشآفرینی کند؛ بلکه از طلبه انتظار میرود که علوم اسلامی را بهصورت تأثیرگذار تبیین و استخراج کند. در حوزه تأثیرگذاری طلاب در حوزه علوم انسانی نباید همان انتظاری که از بقیه فارغالتحصیلان و پژوهشگران میرود، داشته باشیم چراکه آشنایی طلاب با حوزههای دانشی جدید ضروری است اما این مسئله شرط لازم و پیشزمینهای برای تأثیرگذاری هر چه بیشتر در حوزه اسلامیسازی علوم به شمار میرود و برای افزایش تأثیرگذاری، باید طلاب در حوزه مبانی علم و روش و مسئلهشناسی صحیح مسلط شوند، به همین خاطر ضرورت بهکارگیری پیشنیازهای لازم برای حضور مفید و مؤثر آنها بسیار احساس میشود.
بیگانگی حوزههای علمیه با این موضوعات بههیچوجه پذیرفتنی نیست و طلاب نباید همانند دانشگاهیان تنها به حفظ اصطلاحات اکتفا کنند. ضمن اینکه حوزه در دنیای آینده تنها موظف به تأثیرگذاری در عرصه تولید علم نیست؛ هرچند این عرصه میدان بسیار مهم و تأثیرگذاری است اما لازم است که حوزههای علمیه در میدان فرهنگ عمومی جامعه که از گذشته و دیرباز موردتوجه طلاب بوده، حضور جدی داشته باشند و با قوت هر چه تمام و استفاده و شناخت از ابزارهای جدید در صحنه حاضر شوند. هرچند که علاوه بر موضوعات عنوانشده در صحنه مدیریت کلان کشور باید بر موضوع مهم پایهگذاری الگوی پیشرفت و همچنین سیاستگذاریهای الگوی تمدن اسلامی، توان مضاعفی را در حرکت جامعه به سمت تمدن اسلامی در خود ایجاد کنند.
عدم توجه حوزه به موضوعات ذکرشده در آینده جامعه اسلامی چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت؟
دو پیامد نامبارک به دنبال دارد. نخست اینکه جامعه از حضور و تأثیرگذاری روحانیت کمبهره میشود و دشمن با کاهش حضور و نقش حوزههای علمیه فوراً به دنبال پر کردن این خلأ برمیآید و با فرهنگ خود جای فرهنگ اسلامی را میگیرد تا آنجا که مرجعیتسازی دیگری را برای هدایت فرهنگ جامعه و بهتبع آن سایر عرصهها ایجاد میکند. طبیعتاً این موضوع بههیچوجه به نفع جامعهی اسلامی نیست و چون مبدأ شکلگیری انحرافهاست، آثار و پیامدهای سویی به دنبال خواهد داشت.
محور دوم، توجه به این نکته است که حوزه علمیه به هر میزان که از ایفای نقش خود متناسب با شرایط زمان، فاصله بگیرد، طبیعی است با کمتوجهی و کم اقبالی مردم مواجه میشود و مرجعیت خود را در جامعه از دست میدهد؛ بهنحویکه در جامعه بهتدریج منزوی میشود. این هم طبیعتاً پیامد خوشایندی برای حوزههای علمیه نخواهد داشت. خوشبختانه به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، حوزهها در چهار دهۀ پیش، نقش قابلتوجهی در عرصه عمومی جامعه نسبت به دههها و سدههای قبل داشتهاند؛ بهگونهای که توانستهاند با فرصت جدید و نوینی که پیروزی انقلاب اسلامی در اختیار آنها قرار داده، حضور دین را در مقیاس ملی، فراملی و حتی جهانی گسترش دهند. طبیعی است اگر این فرصت را مغتنم نشماریم، ممکن است در حوزه شاهد ارتجاعی عمیق و جبرانناپذیر باشیم.
کد خبر: 2727
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |