تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۰۲/۰۳
حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی واعظ جوادی: حوزههای علمیه در برنامهریزیهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی با توجه به رویکردهای پژوهشمحور نوین و متمدن، راهکارهای برون رفت از ناهنجاریها و سطحینگریها و دگماتیسمهای بشری و اجتماعی را فراهم آورند.
مصاحبه اختصاصی دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان.
رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء: حوزههای علمیه از ورود به عرصه دین دولتی و سفارششده پرهیز کنند.
مرتضی واعظ جوادی فرزند آیت الله جوادی آملی در سال 1337 در استان مازندران، شهرآمل متولد شد و تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در شهر مقدس قم سپری کرد. و در سال 1354 وارد حوزه علمیه قم شد و بعد از گذراندن دوران مقدماتی و سطوح عالی نزد اساتیدی چون آیتا... اعتمادی، آیتا... محقق داماد و آیتا... صالحی مازندرانی، وارد دوره خارج فقه و اصول شده و از نزد اساتید و اساطین حوزه علمیه قم همچون آیتا... العظمی وحید خراسانی، آیتا... العظمی شیخ جواد تبریزی، آیتا... العظمی فاضل لنکرانی، بهرمند گردید. ایشان ضمن حضور در دروس پدر بزرگوارشان حضرتآیتا... العظمی جوادیآملی دوره تفسیر، فلسفه و عرفان را نیز سپری نمود و کتاب الاشارات و القبسات و حکمۀ الاشراق و سایر مباحث فلسفی را به صورت خصوصی نزد ایشان فرا گرفت. آنچه در ذیل میآید مشروح گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی واعظ جوادی، رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء است که درباره سیر تکاملی حوزههای شیعی و الزامات آینده آن با توجه به تحولات جهان بیان شده است:
حوزههای علمیه در سیر تاریخی چه مسیری را پیمودهاند و این مسیر برای اثرگذاری در آینده باید با چه کیفیتی دنبال شود؟
اساساً نقش حوزههای علمیه در مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه از دیرباز تاکنون، زیرساختی و سنگ بنای تشخیصی مسائل بوده است. ازاینرو، بررسی تاریخچه حوزههای علمیه برای شناخت کارکردها، تواناییها و همچنین تحلیل ضعفهای این نهادهای علممحور، بسیار مهم و کاربردی است.
حوزههای علمیه که برخاسته از مکتب ناب تشیع هستند از حدود ایام شکلگیری ماجرای ننگین سقیفه و معاهده عهدشکنانه یاران نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) در کنار زدن جانشین سفارششده ایشان آغاز شده است. مکتب تشیع با شروع این انحراف و انشقاق امت واحده سعی کرد با ایجاد مراکز علمی برخاسته از کتاب و سنت، تعالیم حقیقی و معارف ناب نبوی(صلی الله علیه و آله) را بسط و گسترش دهد. این موضوع در حقیقت آغاز پیدایش حوزههای علمیه در قاموس دین مبین اسلام بود. اهل تسنن بعد از روی کار آمدن خلیفه اول معتقد بودند که امور مسلمین بعد از نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به خود آنها واگذارشده و سیاست و فرهنگ و جامعه امت نوپای اسلامی باید با خِرد جمعی و شورای سیاسی تعیین و تبیین شود.
جهان تشیع با توجه به صراحت قرآن کریم و سفارش مؤکد نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)، فقط امام معصوم را در هدایت و سقایت امت اسلامی واجد شرایط سرپرستی قلمداد میکردند و هر مسیری غیر از تبعیت از امام معصوم را بیراهه و کجروی در دین و شریعت میپنداشتند. این دو دیدگاه و برداشت در تمامی ادوار زمانی تاریخ اسلام و تا روزگار کنونی نیز جریان دارد و همواره دو گروه اهل تسنن و اهل تشیع دیدگاههای خود از قبیل فقه، حقوق، کلام و تفسیر را برحسب برداشتهای خود از دین بیان میدارند.
طبعاً سایر ابعاد جوامع اسلامی همچون مسائل تمدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز براساس همین مدار در حال پیگیری و اجرا هستند. اهل تسنن با توجه به در اختیار داشتن اهرم قدرت و مناصب حکومتی، توانستند در پارهای از مواقع نظرات و دیدگاههای خود را در امور جاری مسلمانان به جامعه اسلامی دیکته کند. سعی این رویکرد اینگونه بود که فقط برداشتهای خود را موجه و مطلوب جلوه دهد و برداشتهای دیگر از قبیل تفاسیر ائمه معصومین (علیهم السلام) را بدعت و کجروی بیان کند.
مکتبهای تولیدی حکام مستبد اموی و عباسی در جهت موجه جلوه دادن خود یکی دیگر از رویکردهای ناصواب در باب اشاعه و ترویج معارف اسلامی است.
نمونه این مواجهات تشکیل تفکر انتزاعی اشعریت در جامعه اسلامی بود. اشعریون نظام جبری حکام فاسد را نظام حقیقی بیان میکردند و در مقابل عقلانیت اهل معتزله ایستادگی کردند و آنها را از میان برداشتند. اما جهان تشیع، با توجه به طرد کامل ائمه معصوم(علیهم السلام) از مناصب حکومتی، اجرایی و سیاسی جهان اسلام، طبیعی بود که نتوانند بهدرستی در باور جهان اسلام اثرگذار باشند و ظهور و بروز عده قلیلی از دانشمندان این گروه نیز در زیر سایه سنگین خفقان و سانسور دستگاههای جبار اموی و عباسی صورت گرفت. مباحث تمدنی، علمی، اجتماعی و فرهنگی جهان تشیع و نگاههای ارزشی، کلامی، فقهی و تربیتی این رویکرد با توجه به هجمههای سنگین دستگاههای حاکم، با ممارست و مجاهدت عالمان و اندیشمندان این عرصه گرانقدر توانستند پایدار بمانند و در اندک مجالی که فرصت ظهور و بروز داشتند این بزرگان و محققان تشیع بودند که دستاوردهای علمی، نظری و ارزشی خود را به مردم ارائه میکردند. کتب گرانقدر اربعه و تفاسیر مهم و ادعیه سفارششده ائمه معصوم(علیهم السلام) همگی از جمله این کوششها و تلاشهای مجاهدانه است.
تولید فقه و مباحث فلسفی و کلامی و منطق از دیگر دستاوردهای جهان تشیع و برگرفته از حوزههای اندیشه اسلامی و مراکز علمی دینی آن است.
حوزههای علمیه غیرشیعی چه دستاوردهایی داشتهاند و آموزش و پژوهش ایشان ناظر به چه ساحاتی بوده است؟
عمده توجه مراکز علمیِ غیرشیعی مربوط به مسائل فردی و شخصی و غیرجمعی بود. در حقیقت اصولاً مسائل مربوط به اجتماع، سیاست و تمدن را میبایست در جایگاه قدرت تبیین و تعریف کرد.
درحالیکه آنچه در واقع از گذشتههای حوزههای علمیه شیعی قابل نظر و دقت است همین ورود به مسائل فراگیر جمعی، تمدنی و سیاسی جهان اسلام است. به عبارت بهتر، حوزههای علمیه جهان تشیع سعی کردند اولاً عمیقاً ذخایر و میراث گرانقدر نبوی(صلی الله علیه و آله) و علوی(علیه السلام) را حفظ و پاسداری کنند و ثانیاً سعی داشتند براساس نیازها و شرایط اجتماعی، این ذخایر، سفارشها و تأکیدات را بهکارگیرند و آنچه محصول این رویکردها بود، همین فقه پویا و کاربردی جهان تشیع است که بهحق تمامی عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی فرد مسلمان را دربرمیگیرد. آیتالله جوادی آملی(حفظهالله) اشارهای دارند به این مضمون که شما ببینید در احکام فقهی مانند نماز، زکات و حج مباحث بسیار و فراوانی بیان شده است اما در باب مسائل مهم اجتماعی همانند امربهمعروف و نهیازمنکر که قوامدهنده و شکوفاکننده جامعه اسلامی است، بحثهای بسیط و گستردهای صورت نگرفته که بیانگر این موضوع است که اینگونه مسائل و معضلات اجتماعی، چندان موردتوجه دستگاهها و عمال حکومتی وقت نبوده و این رویکردها را در تضاد با خواستها و منافع خود میدیدند. اما توجه شریعت به ساحتهای مختلف اجتماعی، گویا و مؤید این مطلب است که بهبود جامعه و صلاح و فلاح جهان بشریت، هدف عالی و غایی بینش اسلامی است.
حوزه علمیه برای آنکه کارکردهای خود را حفظ کرده و به آن بسط و عمق ببخشد از نظر نگاه به آینده چگونه باید بیندیشد و عمل کند؟
در باب آنچه نیازمند حوزه مطلوب و حضور مؤثرتر آن در فرایندهای مهم آینده است، باید بیان کرد که ما با استفاده از میراث و تلاشهای گسترده گذشتگان و اندیشمندان پیشین حوزه و تعمق، تفقه و تدبر صحیح در آنها و بهرهبرداری کامل و بینقص، میتوانیم نظامهای اجتماعی و سیاسی و جنبههای مختلف فقهی و کاربردی روز اجتماع از قبیل فقه و جزا، فقه و خانواده، فقه و رسانه، فقه و اقتصاد، فقه و فرهنگ و فقه سیاست را مورد توجه و برنامهریزی قرار دهیم و جریانهای مناسب و اثربخش در این حوزهها تهیه و تدوین و سپس به جامعه اسلامی ارائه شوند. سطحینگری و گرایشهای ظاهری هرگز نمیتوانند برای حوزههای علمیه با توجه به رسالت و مسئولیت آنها کارآمد و مؤثر قلمداد شوند.
امروزه متأسفانه جریانهایی حوزههای علمیه را درگیر نموده است که فرصت مغتنم تفقه، تفکر و تدبر را از این نهاد علمی سلب کرده است. آفت مهم مدرکگرایی، بزرگترین ضعفی است که امروزه نهادهای علوم دینی را تهدید میکند. مدرکگرایی و تضعیف پژوهش و کنکاش، عامل اصلی سطحینگری و عدم ورود عمیق به مسائل هستند. بهطور حتم فضلا و بزرگان حوزههای علمیه میبایست برای این نقصها و آفات، تدابیری بیندیشند.
*الزامات افزایش عمق و دامنه نفوذ حوزههای علمیه در ساحات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چیست؟
اساساً مراکز علمی و پژوهشی نمیبایست دغدغه معاش و روزمرگی داشته باشند. نمیتوان از حوزهای که در حل مسائل ابتدایی خود عاجز است، توقع چارهجویی وسیع و مداخله در ساحتهای گوناگون اجتماعی را داشت.
کارآمدی، نیازمند حمایت و تدابیر همهجانبه است. سوگمندانه در پارهای از مواجهات، حوزههای علمیه با بیمهری مواجه هستند. سرمایهگذاری برای ارتقای کمّی و کیفی نهادهای علوم دینی ضرورتی است که پیوسته میبایست مداومت و پیگیری شود. مرجعیت فکری، عملی و دینی جامعه، نیازمند برنامهریزیهای بلندمدت و دلسوزانه و مدبرانه است. کارهای فردی و بزرگ استادان برجسته حوزههای علمیه همچون کتابهای ارزشمند «الغدیر» و «المیزان»، در سطح و مقیاس کوچک و محصور شاید نیازهای ابتدایی جوامع را رفع و رجوع کنند. ارائه این دستاوردها در سطح وسیع و بینالمللی و رسیدن به نقاط مطلوب و تشویق جهانیان برای رجوع به این منابع نیازمند همتهای بلند سیاسیون و برنامهریزان و متولیان امور است که بتوان با حمایتهای صحیح، راه را برای اعتلای هر چه بیشتر نتایج و دستاوردهای نهاد علوم دینی فراهم آورد.
افرادی که نقدهای مغرضانه و ناصحیح را به حوزههای علمیه نسبت میدهند یا بهطور دقیق حوزههای علمیه را نمیشناسند و یا دستخوش حب و بغض و عداوت هستند.
بااینوجود حوزههای علمیه اولاً میبایست اصالت و رسالت خود را در عمق بخشیدن به اندیشهها و تفقه و تعمق علمی حفظ و حراست کنند و ثانیاً در برنامهریزیهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی با توجه به رویکردهای پژوهشمحور نوین و متمدن، راهکارهای برون رفت از ناهنجاریها و سطحینگریها و دگماتیسمهای بشری و اجتماعی را فراهم آورند. فعالان فرهنگی نهادهای علوم دینی باید از سیاستبازی و سیاسینگریهای دینی اجتناب کنند و از ورود به عرصه دین دولتی و سفارششده پرهیز کرده و به دینپژوهی و ترویج آزادانه و عالمانه آن روی آورند تا انشاءالله شاهد گسترش و بالندگی روزافزون حوزههای علمیه در آینده باشیم.
کد خبر: 2731
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |