تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۰۲/۲۱
آیت الله علیدوست: داشتن فقه موفق یکی از شروط اساسی برای رسیدن به نظامهای اجتماعی صحیح و نیرومند اجتماعی است
مصاحبه اختصاصی دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان.
آیت الله ابوالقاسم علیدوست از اساتید خارج حوزه علمیه قم و از شخصیت هایی است که در حوزه های جدید مطالعات اسلامی و علوم انسانی دیدگاه های قابل توجهی دارد. آنچه در ادامه میآید مشروح گفتوگو با این استاد مبرز حوزه و دانشگاه و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه است که درباره کارکرد حوزه در رشد و بالندگی جامعه بیان فرمودهاند:
*حوزه علمیه همواره مورد نقدها و شبههافکنی کسانی که طاقت حضور در عرصه، عمق و دامنه تأثیرگذاری این نهاد علمی را ندارند، قرار دارد؛ ازجمله آنکه گفته میشود خروجی حوزه با نگاه به آینده و ناظر به نیازهای جامعه نیست. چه پاسخهای مستدلی به این قسم از انتقادات میتوان داد؟
اگر بهطور کلی بخواهیم در باب پژوهشهای حوزوی و کارهایی که در این نهاد علمی و فکری انجام شده است ورود کنیم، ابتدا میبایست این دستاوردها را مورد مطالعه و کنکاش دقیق و صحیح قرار دهیم و سپس این نتایج را با گذشته و فعالیتهای قبلی این نهادهای علمی قیاس کنیم.
نکته دیگر دراینباره بررسی مقدورات و ابزارهای مورد نیاز برای تحقیق و پژوهش در حوزههای علمیه است. اگر بخواهیم بهصورت یکجانبه و بدون کارشناسی در باب حوزه ورود کنیم و نقطه نظر ارائه دهیم، قطعاً سودمند و اصولی نخواهد بود و ما را در پیشگاه خداوند متعال مسئول و پاسخگو خواهد کرد.
نکتهای که بنده عمدتاً در این مواجهات احساس میکنم، این مسئله است که افرادی که در باب حوزه اظهارنظر میکنند، بهطور اساسی هیچ اطلاعی از درون حوزههای علمیه ندارند و هیچ ارزش و جایگاهی را نیز برای شعور و فهم مخاطبان قائل نیستند. بنده بهعنوان یک طلبه که سالها در حوزههای علمیه تحصیل کرده و هماینک نیز در زمینههای گوناگون آن فعال هستم، شهادت میدهم که عملکردهای آموزشی، پژوهشی و تحقیقی حوزههای علمیه بخصوص در این چند دهه بعد از انقلاب اسلامی بهشدت رشد و بالندگی داشته است، بهطوری که اصلاً قابل قیاس با هیچ زمان و دوره دیگری نیست.
*این بدین معنا است که ما به نقطهای که باید برسیم، رسیدهایم یا هنوز جای کار وجود دارد؟
بله، شاید هنوز تا رسیدن به نقاط مطلوب فاصله وجود داشته باشد و این امر نیز کاملاً طبیعی است، اما اینکه پژوهشها و تحقیقات حوزوی و یا خروجی عملکرد حوزههای علمیه ناظر بر نیاز جامعه نیستند و یا کاربُردی نخواهند بود، امری است از عدم شناخت و شاید هم عداوت و تسویهحساب شخصی یا اغراض سیاسی برآمده است.
هماینک بیش از صدها موضوع مختلف اعم از مسائل اجتماعی، فقهی، سیاسی، اخلاقی و تربیتی در نهادهای علوم دینی در حال تحقیق و پژوهش هستند و بسیاری تألیفات و پایاننامهها نیز در همه عرصههای مذکور، منتشر شده و در حال تدریس و تحقیق هستند.
اخیراً و بنابر جلسهای که در تهران در باب موضوع فلسفه فقه و اصول فقه دایر بود و بنده بهعنوان سخنران میبایست در این باب مطلب ارائه میکردم، در اندک زمانی که مجال بود تا تحقیقات انجام شده اعم از پایاننامهها، تألیفات و یا کرسیهای نظریهپردازی را رصد کرده و به سمع و نظر میرساندم، متوجه شدم که تقریباً بیش از 360 کتاب، پایاننامه و کرسی نظریهپردازی درباره فقه و اصول در همین چند سال گذشته به رشته تحریر و نگارش درآمده و برگزار شده است.
*این حجم از تحقیق و پژوهش و خروجی مکتوب حوزوی چه حقایقی را درباره کارکردهای حوزه اثبات میکند؟
این خیل عظیم تألیف و نگارش، نشاندهنده عمق فعالیتها و پژوهشهای علممحور در حوزههای علمیه است.
علاوهبراین، در ابواب دیگر علمی همانند فلسفه مضاف و یا فقه در عرصههای گوناگون تلاشها و مجاهدتهای فراوانی انجام شده است. بهطور نمونه اگر در گذشته و در اثری همچون مکاسب شیخ انصاری(ره) که یکی از کُتب معتبر حوزوی است، تنها قریب به یکصد صفحه به مسائل و مکاسب محرّمه پرداخته شده است، هماینک و به حول و قوه الهی بیش از هزاران صفحه در باب مکاسب محّرمه تحقیق و پژوهش در حوزههای علمیه موجود است.
شخصاً بیش از 14 سال فقط در باب مکاسب محرّمه تدریس و تحقیق و تألیف داشتهام. آیا این کوششها و تلاشها رؤیت میشوند و سپس در مورد حوزه قضاوت میشود؟ و یا فقط مسائل ژورنالیستی و هیاهوهای رسانهای مدنظر آقایان قرار دارد؟
سوگمندانه، امروز افرادی وجود دارند که مقید هستند که نباید کارهای علمی حوزه رصد شود. این مطلب به عینه ملموس است. این عده در مقاطع مختلف فقط سعی در تخطئه و طرد حوزه دارند و پیوسته آوا سر میدهند که حوزههای علمیه به نقاط پایانی خود رسیدهاند! این مقیدین به ندیدن! به حجاب مشمئزکنندهای نسبت به آثار معاصران مبتلا هستند و پیوسته میگویند بعد از شهید مطهری(ره)، اصولاً کار درخوری در حوزههای علمیه صورت نگرفته است.
*پاسخ به این قسم بیمهریها نسبت به حوزه علمیه چیست؟
در پاسخ باید گفت آیا شما که بیپروا به تحقیقات حوزویان و تلاشهای صورت گرفته در این عرصه میتازید با کارهای انجام شده و کوششهای صورت گرفته، آشنایی دارید و یا فقط صرف اوهام و یا تحلیلهای غیرکارشناسی نظر میدهید؟ در حال حاضر نهادهای علمی و پژوهشی بیشتر درگیر بحران مصرف و انتشار نظریههای انجام شده هستند تا تولید و پدیدآورندگی نظریه.
*مقصران این رویه چه کسانی هستند؟
در این زمینه خیلیها، از رسانههای جمعی گرفته تا سایر ارگانها و مجموعهها، مقصر هستند. پارهای از نظریاتی که توانایی رفع حفرههای تئوریک نظام اسلامی را نیز دارا هستند از سوی رسانهها مورد بیمهری و کمتوجهی قرار میگیرند. این مجموعهها حاضر نیستند اندک مجالی برای ارائه تألیفات محققین دلسوز فراهم آورند. هماینک بسیاری از دانشپژوهان حوزوی و دانشگاهی گلهمند هستند که چرا کرسیها و نشستهای نظریهپردازانه این محققان از سوی رسانهها منعکس و مطرح نمیشوند و چرا دستاوردهای علمی آنان مورد استفاده دستگاههای اجرایی و برنامهریزان امور قرار نمیگیرد؟ نکته مهم، اثرگذاری علمی این مطلب است که آثار به منصه ظهور رسیده میبایست معرفی و تبلیغ شوند تا قابلیت اجرا و اثربخشی داشته باشند و این نکته به حقیقت نقطه مغفول جامعه علمی ما است. با اطلاع و اشراف قطعیای که بنده نسبت به حوزههای علمیه دارم، با قاطعیت بیان میکنم که حجم فعالیتهای علمی و پژوهشی حوزه بحمدالله بهقدری گسترده است که میتواند بخش عظیمی از نیازهای تئوریک و فکری جامعه اسلامی را برطرف کند.
* با توجه به گزارههایی که برشمردید، حوزه مطلوب میبایست دارای چه ویژگیهایی باشد؟ اساساً راهکار توسعه مناسبات فقهی، برای آینده و آیندهپژوهی و ورود به ساحتهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چه مؤلفههایی هستند؟
مستحضر هستید که با توجه به اسناد، چارچوب، روش و پارادایمی که بر فقه ما حاکم است، بابی به نام «اجتهاد» در آن مفتوح است که این مختصات، ظرفیت عظیمی را متوجه فقه اسلامی کرده است؛ اما مسئله این است که بحث ظرفیت یک مؤلفه است و مؤلفه دیگر، موضوع «فعلیت» است.
به نظر میرسد که میبایست از منظر بالفعل نمودن فقه در حلوفصل مسائل تلاشهایی صورت بگیرد. البته در این رویکرد و بخصوص در این سه دهه اخیر کارها و پیگیریهایی انجام شده است؛ اما نکته اساسی این است که این تلاشها دیده شوند و به منصه پیادهسازی و اجرا نیز نائل آیند.
نکتهای که حتماً در باب این مسئله میبایست به آن توجه داشت این موضوع است که بحث کارایی فقه در مواردی همانند اقتصاد و یا سیاست اینگونه نباید متصور شود که همه موارد و رفع و رجوعها بر عهده فقه و مبانی آن است و سایر ارکان و اجزای اجتماعی در این پروسه مسئولیتی ندارند. اقتصاد و سیاست و فرهنگ موفق نیازمند فقه پویا و کارآمد است ولی تمام این مواجهات بر ذمه فقه نخواهد بود. داشتن فقه موفق یکی از شروط اساسی برای رسیدن به نظامهای اجتماعی صحیح و نیرومند اجتماعی است و باقی شروط نیز برای رسیدن و نیل به آرمانها میبایست محقق شوند.
دقیقاً در همین نقطه است که بسیاری از مغالطهها و خبطها صورت میگیرد و پارهای ناآگاهانه و مغرضانه، خیل وسیعی از مسئولیتها را متوجه فقه میکنند و در آخر خودخواهانه معترض میشوند که چون فقه برای این مسائل فکری نکرده، پس ناکارآمد است.
این نکته حائز اهمیت است که کارایی فقه، مهم و زیربنایی است، اما بحث کارآمدی مرهون پیادهسازی، مداومت و پیجویی ارکان مختلف نظام برای تحقق فقه استحصالشده در لایههای گوناگون است.
ما نمیبایست بار و تکلیفی را بر روی دوش فقه و مبانی فقهی قرار دهیم که اساساً تکلیف و مسئولیت فقاهت نیست. فقه پویا شرط لازم برای رسیدن به بانکداری اسلامی، سبک زندگی دینی و برخورداری از نظامهای نظاممند فرهنگی است اما قطعاً شرط کافی نخواهد بود و ابزارهای متعددی میبایست در این مسیر همراه و همگام فقه و مبانی آن شوند تا نیازهای یاد شده محقق شود.
نکته آخر در باب حوزه مطلوب شاید این مسئله باشد که ما هماکنون در حوزه نیازمند طلاب باانگیزه و پُرتحرک هستیم و معتقد هستم اگر در این میدان، راه روشن و مطلوبی فراروی طلاب و حوزویان بهعنوان چشماندازی مستحکم و منسجم ترسیم گردد، قطعاً فعالیتها و مطالعات، بالندهتر و شکوفاتر خواهند شد.
کدخبر:2750
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |