تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۰۵/۰۸
گفتگوی اختصاصی: حجتالاسلاموالمسلمین دکتر محسن الویری دکترای تخصصیاش را در رشته تاریخ و تمدن ملل مسلمان از دانشگاه تهران اخذ کرده است. با ایشان درباره تبلیغ در حوزههای علمیه و خاستگاه رشتههای تخصصی به گفتوگو نشستیم که از منظرتان خواهد گذشت:
تفاوت در زندگی امروز و گذشته، نوع مواجهه حوزویان و طلاب را با مردم در عرصه اجتماعی متفاوت کرده است؛ آیا به این مسئله قائل هستید؟
نظام زندگی در دورانهای گذشته از دور تا همین نزدیکیها، آنقدر ساده و به دور از پیچیدگی بوده است که به جرأت میتوان گفت تفاوت چندانی بین زندگی شهری و روستایی در سبک زندگی و نوع نگاه به زندگی وجود نداشت. در این زندگی ساده و فضای یکدست آموزشی، انسانها به صورت طبیعی به گونهای رشد میکردند که مهارتهای اجتماعی به ویژه در بخش ارتباط با دیگران در جامعه را به آسانی به دست آورند؛ این افراد با اندکی توجه و کسب مهارتهای اجتماعی موفق به برقراری ارتباط موثر با سایر آحاد جامعه میشدند و میتوانستند با تکیه بر این مهارتها و دیگر اندوختههای علمی یا تجربهها ارتباط بهتری را رقم بزنند. در عصر ماشین و رسانه و پیچیده شدن زندگی انسانها، قطعاً برقراری ارتباط نیازمند فراگیری مهارتهایی خاص و نو است؛ افزایش نیازهای مخاطبان در زندگی امروزی نیز انسانها را ناگزیر از مهارت افزاییهای بیشتر کرده است؛ برای مثال قبلاً بر اساس ذهنیت و تجاربی که در خانوادههای کوچک یا در اجتماعات کوچک شکل میگرفت، مردم در مواجهه با مشکلات مختلف فردی، خانوادگی یا فامیلی و اجتماعی به فردی پناه میبردند که محل آرامش و پناهگاه خوبی برای این چنین مسائل باشد؛ اگر راه دوری نرویم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یا در آستانه پیروزی انقلاب، روحانیِ محله تکیهگاه مناسب و معتمدی ارزشمند برای حل مسائل و مشکلات خانوادگی افراد بود؛ در بسیاری از موارد دیده میشد که وی با پادرمیانی و مشاوره صحیح میتوانست نه تنها مسئله طلاق را به کل خاتمه دهد، بلکه اختلاف زوجین را به گونهای حل کند که رخ دادن آن تا سالیان سال دور از ذهن و بسیار بعید باشد؛ در آن دوره روحانیان در زمینه تربیت فرزندان نیز بر اساس آموزههای اسلامی یا حتی در زمینه تخصصیتری مثل انتخاب رشته تحصیلی بنا به توان و درک خود مدد رسان خانوادهها بودند؛ علاوه بر اینها، رد پای حضور روحانیان در حل مسائل شهری نیز دیده میشد. اما امروزه مسائلی مانند ابعاد مختلف زندگی شهری و انتخاب رشته جزو موضوعات تخصصی به شمار میرود و ورود به آنها نیازمند اطلاعات دقیق و خبره بودن در بحث است. همچنین، ارائه مشاوره در دنیای امروز به درجهای از پیچیدگی رسیده است که اطلاعاتی عمیق در حوزههای مختلف اعم از خانوادگی، زناشویی؛ رفتار با فرزندان و مانند آن را میطلبد. حال اگر یک روحانی قرار باشد در این حوزهها هم ورودی جدی و همراه با موفقیت داشته باشد، در اولین گام باید دانش و مهارتهای لازم را کسب کند. دیگر نمیتوان با تکیه محض بر ظاهر چند روایت و فهم سطحی آنها به گرهگشایی از مشکلات مردم پرداخت. از این رو اقتضای تفاوت دنیای امروز با دنیای دیروز و پیچیدگیهای مسائل مختلف کنونی، این است که طلاب با حفظ بنمایههای دینی خود، از زاویهای علمی و مطالعه شده به حل مسائل خانوادگی، اجتماعی یا مشکلات مربوط به محله و ساکنان آن بپردازند. به طور طبیعی شرط اول رسیدن به موفقیت در این بخش، توجه روحانیون به انواع مهارتهای مورد نیاز و طبقه بندی الزامات آنهاست؛ در این صورت دیگر باید پذیرفت که مثلا الزاماً هر کسی که در مسائل اجتماعی طرف مشورت خوبی باشد، نمیتواند در مسائل فرهنگی و خانوادگی نیز مشاور خوبی به شمار رود.
فراگیری چه مهارتهایی در دنیای جدید با توجه به نیاز جوانان که در دنیای امروز تحصیل کرده و متفاوت از جوانان دههها یا قرنهای قبل هستند، مبرم و ضروری است؟
شناخت مهارتهای مورد نیاز طلاب و حوزویان از منظرهای مختلف قابل دستهبندی است. گاه این مهارتها را بر اساس موضوع میتوان تقسیمبندی کرد، گاه بر اساس سطح اثرگذاری بر مخاطب و گاه براساس نوع فنآوری مورد نیاز و گاه بر اساس خود مخاطب. برای مثال موضوعاتی که یک روحانی باید مهارت پاسخ به آنها را بیاموزد گاه مربوط به حیطه اعتقادات و مباحث فلسفی و کلامی است و گاه در زمینه مسائل اخلاقی و گاه مربوط به مباحث احکام و گاه مسائل اجتماعی و به همین ترتیب دیگر حیطهها. هر یک از این حیطههای موضوعی مهارت ویژهای میطلبد. مهارت پاسخگویی به یک پرسش در زمینه ادله نیاز به امام معصوم(ع) با یک پرسش درباره تفاوت کارکرد ازدواج رسمی با ازدواج سفید قطعاً متفاوت است.
سطوح مختلف اثرگذاری بر مخاطب هم مهارتهای خاص خود را میطلبد. یک مبلغ دینی گاه به تغییر بینش میاندیشد و گاه به دنبال تغییر گرایشهاست و گاه تغییر در انگیزش افراد را وجهه همت خود قرار میدهد. طبیعی است که تغییر در نوع بینش افراد با تغییر در انگیزهها دو حیطه کاملاً متفاوت است و هر یک از آنها مهارتهای ویژهای را میطلبد. برای تغییر بینش باید از مهارتهای آگاهی بخشی استفاده کرد، ولی مهارتهای مورد نیاز برای تغییر گرایشها از جنس مهارتهای اقناع کردن است، در اولی صنعت برهان بیشتر کاربرد دارد و در دومی فن خطابه و جدل.
مهارتهای تبلیغی را بر اساس ابزارهای ارتباطی هم میتوان تقسیم کرد. هر نوع از ارتباطات ابزارهای خاص خود را نیاز دارد. گاه ارتباط یک مبلغ دینی ارتباط فرد با فرد است، مانند ارتباط چهره به چهره؛ گاهی نیز ارتباط گروهی است، مثل سخنرانی در منبر که یک جامعه مخاطب مشخص دارد و گاه ارتباط اجتماعی مانند حضور در رسانههای جمعی قدیم و جدید. اطلاعرسانی و مشاوره و سخن گفتن با دیگران در هر یک از این انواع ارتباطات فنآوریها و ابزارهای خاص و در نتیجه مهارتهای ویژه خود را میطلبد.
مخاطبان بر اساس جنسیت و سن و سطح تحصیلات و چیزهای دیگر هم قابل تقسیمبندی هستند و ارتباط موفق با هر یک از این گونهها نیز مهارتهای ویژهای را نیاز دارد. برای مثال پاسخ یک پرسش مشخص در باره چیستی عالم فرشتهها برای یک دختر بچه پیش دبستانی مهارتی متفاوت با مهارت مورد نیاز برای پاسخ به همین پرسش برای یک استاد یکی از رشتههای علوم ریاضی است. بنابراین تنوع زیادی در زمینه مهارتها وجود دارد.
رشتههای تخصصی جدید در حوزه علمیه تا چه میزان میتواند در حل معضلات اجتماعی کارگشا باشد؟ آیا بزرگان حوزه به تدوین رشتههای جدید در این بخش اندیشیده و اقدام عملی داشتهاند؟
اقداماتی که تاکنون برای آموزش مهارتهای مورد نیاز روحانیان صورت گرفته، از راهاندازی رشتههایی مانند فرهنگ و ارتباطات گرفته تا برگزاری دورههای پودمانی در موضوعات مختلف، با همه ارزش و سودمندی، فاصله زیادی با وضع مطلوب دارد. البته تذکر این نکته لازم است که راهاندازی مراکز تخصصی مانند مرکز تخصصی قرآن و کلام و تاریخ و تبلیغ و مسجد یا دانشگاههای وابسته به حوزه و دیگر مراکز هم همین هدف حل مشکلات جامعه را البته در موضوعها و قلمروهای خاص دنبال میکنند، ولی این نوع ارتباط با جامعه ارتباط علمی و تخصصی و در حقیقت ارتباط با ساختارهای اجتماعی است و الزاماً به ارتباط مستقیم با توده مردم نمیانجامد. معمولاً یک طلبه نمیتواند در همه ابعاد دین ورود تخصصی پیدا کند، یعنی هم در فقه مجتهد شود، هم در قرآن به درجه مفسر بودن و فیلسوف شدن برسد و هم در تاریخ صاحب نظر باشد، زیرا هر یک از اینها یک رشته تخصصی به شمار میرود؛ یک طلبه میتواند بر اساس تخصص و استعداد و علاقه خود به یکی از این رشتهها ورود پیدا کند. در حقیقت کارکرد اصلی این مراکز تخصصی، نزدیک کردن دستگاه روحانیت به نظام اجرایی کشور برای حل یا کاهش مشکلات جامعه است. این مراکز الزاماً به آموزش مهارتهای مورد نیاز طلاب نمیپردازند، و لذا نیاز به مرکز یا مراکزی برای آموزش انواع مهارتهای ارتباطی همچنان باقی است.
نباید انتظار داشت همه روحانیون به یک اندازه به کسب مهارتهای ارتباطی علاقه نشان دهند. برخی از آنها دارای استعداد فراگیری این مهارتها و به کار بستن آنها هستند و بعضی چنین توانی ندارند یا این موضوع برای آنها اولویت ندارد و بیشتر مایلند به فعالیتهای علمی محض و پژوهش بپردازند. این دسته از روحانیان را نمیتوان دور از مردمگرایی شمرد. مردمگرایی یک رشته تخصصی در کنار دیگر رشتهها نیست، یک روحیه و رویکرد است. طلبهها متناسب با حیطه علمی مورد علاقه خود باید به فراگیری مهارتهای مورد نیاز بپردازند. مهم مؤثر و مفید بودن روحانیت برای جامعه است، این همان اصلی است که هیچگاه نباید کمرنگ شود، ولی این اصل در قالب های مختلف تعریف و عملیاتی میگردد.
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |