تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۰۵/۲۰
اصل در رفتار معصومان بر اساس برقراری روابط اخلاقی و انسانی با افراد جامعه بوده است. همین نوع رفتار، در موارد بسیاری، زمینه ساز هدایت کسانی شده که معصومان را به عنوان امام و راهنمای خود نمی شناختند.
در سیره اجتماعی امام کاظم (ع) نمونه های متعددی از این نحوه سلوک اجتماعی به چشم می خورد که پرداختن تفصیلی به آن ها و بیان همه نمونه ها از حوصله این نوشتار خارج است. مهم ترین محورهای مربوط به نوع سلوک اجتماعی امام کاظم (ع) عبارتند از:
نفی تبعیض و نگاه های نژادپرستانه، دیگرگرایی و توجه به زیردستان، مدارا و جذب مخالفان، کظم غیظ و نفی شتم و نزاع، قدرشناسی از محبت دیگران، حضور در تشییع جنازه مؤمنان و اکرام میهمان.
می توان گفت: از مهم ترین اصول مورد عمل و تأکید معصومان در حیات اجتماعی، نوع نگاه و رفتار آنان با به دیگر انسان ها بوده است. آنان می کوشیدند همان نظر اصیل اسلام دراین باره را زنده کنند و زنده نگه دارند. متأسفانه با رحلت رسول خدا (ص)، نگاه های نژادپرستانه جاهلی دوباره احیا شد. دومین خلیفه، گوی سبقت را در این زمینه از خلیفه اول ربود و سومین خلیفه نیز همان مسیر خلیفه دوم را در پیش گرفت. امیرمؤمنان علی (ع) هر چند کوشیدند با این تصور و مشی باطل مقابله کنند، گویا جامعه اسلامی بنا نداشت از سنت سیئه خلفای سه گانه در این زمینه دست بردارد.
در دوره حاکمیت معاویه و دیگر حکام اموی، نگاه های نژادپرستانه شدت گرفت و موالی یا غیرعرب ها، به لحاظ اجتماعی در وضعیت نابه سامانی قرار داشتند. در نقطه مقابل، امامان معصوم تلاش فراوانی می کردند تا جامعه را به سوی تفکر منطقی و عادلانه اسلام در این زمینه سوق دهند.
در سیره امام کاظم (ع) نیز به نمونه های شایان توجهی دراین باره برمی خوریم. علی بن ابی حمزه گوید:
روزی، نزد امام کاظم (ع) بودم که سی غلام حبشی را که برای حضرت خریده بودند، نزد ایشان آوردند. امام با یکی از آنان سخن گفتند و پولی به او دادند و فرمودند: «به هر یک از اینان، ماهانه سی درهم بده.» وقتی رفتند، از حضرت پرسیدم: «به آن غلام چه فرمودید؟» پاسخ دادند: «به او سفارش کردم با دوستانش رفتار نیک داشته باشد و در هر ماه نیز سی درهم به آنان بدهد، زیرا او را غلامی عاقل و درست کار و هم زبان و هم وطن با آنان یافتم و او نیز پذیرفت.»[1]
هم چنین آن حضرت، روزی به مردی بدچهره از اهالی عراق برخورد کردند و نزد او نشستند و با او بسیار گرم گرفتند و به گونه ای سخن گفتند که گویا او می تواند نیاز امام را برطرف سازد! بعضی از کسانی که شاهد این صحنه بودند، عرض کردند: «شما بر او عرض حاجت می کنید درحالی که او به شما نیازمندتر است؟!» امام فرمودند: «بنده ای است از بندگان خدا و برادری است از منظر کتاب خدا و همسایه ای است در سرزمین های خدا که با ما در بهترین پدران یعنی آدم و در بهترین ادیان یعنی اسلام مشترک است و شاید روزی، نیاز ما به او افتد و پس از احساس تکبر نسبت به او، متواضعانه در برابرش قرار گیریم.»[2]
روحیه دیگرگرایی، انفاق، ایثار، سخاوت و رفع نیازِ نیازمندان و به ویژه افراد فرودست جامعه دیگر ویژگی مهم امام کاظم (ع) در معاشرت با افراد بود، به گونه ای که «صرارموسی» (کیسه های موسی بن جعفر) بین مردم ضرب المثل شده بود. انفاق های آن حضرت، معمولًا پنهانی بود و به فراخور حال افراد از یکصد تا سیصد دینار پرداخت می کرد.[3]
رفتار محبت آمیز و همراه با مدارا با دیگران- حتی با مخالفان- ویژگی مهم دیگر در حیات اجتماعی امام کاظم (ع)، بود. گذشت از خطای دیگران، پوشاندن خشم، پاسخ محبت را با محبتی متقابل و بالاتر دادن، شرکت در تشییع جنازه مؤمنان، توصیه به تواصل و تبارّ (ارتباط متقابل و نیکی افراد جامعه به یکدیگر)، نهی از شتم و نزاع و درگیری، اکرام میهمان و اجابت دعوت افراد به مهمانی،[4] از شواهد دال بر مدعای فوق هستند که روایات متعددی در این باره وجود دارد. از آن جا که در این نوشتار، بنا بر اختصار است، تنها به ذکر دو روایت بسنده می کنیم:
در روایتی آمده که امام(ع) از یکی از یاران خود به نام عاصم پرسیدند: «وضع شما در تواصل و تبارّ (روابط اجتماعی و نیکی به یکدیگر) چگونه است؟» وی در پاسخ عرض کرد: «بسیار خوب!» امام فرمودند: «چنان هست که یکی از شما در صورت نیاز، دست در کیسه برادر مؤمنش کند و به مقدار نیازش بردارد؟!» چون عاصم پاسخِ منفی داد، امام فرمودند: «پس به لحاظ تواصل در وضع خوبی قرار ندارید.»[5] از این روایت، به خوبی می توان سطح توقع معصومان: از نوع روابط اجتماعی شیعیان را استنباط کرد.[6]
نمونه دیگر، درباره فردی از اهالی مغرب به نام یعقوب است که امام ضمن اخبار از غیب و اشاره به نزاع و شتمی که بین او و برادرش درگرفته بود، به او فرمود: «چنین کاری، جزء دین من و پدرانم نیست[7].»[8]
پی نوشت ها:
[1] . قرب الاسناد، ص 336.
[2] . تحف العقول، ص 413.
[3] . مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 433.
[4] . براى ملاحظه بخشى از روايات مربوط به موارد ياد شده، نك: كافى، ج 2، ص 108، ح 7؛ ارشاد، ج 2، ص 232- 235؛ مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 411 و 433؛ مكارم الاخلاق، ص 144؛ وسائل الشيعه، ج 12، ص 140؛ بحار الانوار، ج 48 ص 100 و 102 و 103 و 108 و 109 و 120.
[5] . مكارم الاخلاق، 145.
[6] مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم علیه السلام، ج 1، ص: 353
[7] . دلائل الامامه، ص 334.
[8] همايش سيره و زمانه امام كاظم عليه السلام (1392: قم)، مجموعه مقالات همايش سيره و زمانه امام كاظم عليه السلام، 2جلد، مركز مديريت حوزههاى علميه - قم - ايران، چاپ: 1، 1392 ه.ش.
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |