تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۰۵/۲۶
آیتالله شیخ مجتبی قزوینی از فقهای بزرگواری است که به زهد، تقوا، علم و معنویت آراسته بود. او جامع علوم عقلی و نقلی و از شخصیتهای کم نظیر علمی و معنوی عصر خود بود.
شیخ مجتبی قزوینی در سال 1318 ق. در قزوین، از مادری صالحه تولد یافت. پدر وی، حجه الاسلام شیخ احمد تنکابنی نیز از عالمان بود و از شاگردان عالم متقی بزرگ، حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی (م:1326ق) . شیخ پس از تحصیلات مقدماتی، در سنین جوانی به همراه پدر به نجف اشرف مشرف گشت. و حدود هفت سال در آن سامان مقدس بماند و از اساتید و عالمان بزرگی چون سید محمد کاظم یزدی (م:1337ق) ، و میرزا محمد تقی شیرازی (م:1338ق) کسب فیض کرد. گفته اند به معیت مرحوم آیه الله العظمی خوئی (م:1413ق) مدتی از درس مرحوم میرزای نائینی (م:1355ق) نیز بهره مند گردید. در یکی از نامه هایی که میرزای نائینی، برای میرزای اصفهانی نوشته است. ذکر حاج شیخ مجتبی قزوینی آمده است.
شیخ سپس به قزوین بازگشت. و دو سال در زادگاه خویش ماند. سپس به قم آمد و 2 سال نیز در این شهر علم بماند، و از درس خارج حاج شیخ عبد الکریم یزدی (م:1355ق) استفاده کرد.
آنگاه رخت به مشهد کشید، و در آستانه فیاض ولایت رضوی ماندگار گشت، و در آن سامان از استادان بزرگی بهره مند گردید.
شیخ مجتبی قزوینی، پس از گذراندن مراحل یاد شده، و بهرهمندی کامل از شعب مختلف علوم معقول و منقول، و کمال پذیری با ریاضات و عبادات، خود انسانی بزرگ و مربیی کامل گشت و در شمار کاملان و بزرگان عالمان باطن درآمد.
وی از سال 1347 ق در حوزهء مشهد شروع به تدریس و تربیت طلاب و فاضلان کرد، و 40 سال در مرکز علمی مشهد بدین مهم اشتغال داشت. و دهها و دهها تن عالم و فاضل و مدرس و واعظ و محقق و مؤلف را در سایه مهرآیین خویش بپروراند.
به صورتی پدروار و با رفتار مهربار به حال و احوال طلاب می رسید، و با آنان با تواضع و افتادگی بسیار سلوک می کرد.
او زندگیی بسیار ساده داشت، و با این چگونگی گاه از نیازهای خود چشم می پوشید، و آنچه را میتوانست به طلبه ای تنگدست برساند میرسانید. این بود که شیخ بزرگوار که خود نمونه ای مجسم از تقوی، و نفس کشی، و اعراض از مال و منال و جاه و مقام و شهرت و نعمت دنیا بود، برای هر طلبه محصلی، و هر پویای اسوهجویی، مایه تسلایی بود گرانقدر و تأثیرگذار. وی در برخورد با طلاب شخصیت آنان را هماره رعایت میکرد، و بویژه به سادات احترامی ویژه می گزارد.
حمایت آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی از نهضت امام خمینی
آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی در عین حال که مستغرق در عوالم روحانی و معنوی بود، هیچگاه از انجام تکالیف سیاسی و اجتماعی غفلت نمیکرد و اشتغال ایشان به عبادات و ریاضتهای نفسانی و اذکار و اوراد، مانع از ورود ایشان در مسائل اجتماعی مسلمین نمی شد؛ بلکه پیشتاز مبارزات سیاسی و اجتماعی در خطه خراسان بود و از همان ابتدای شروع نهضت امام خمینی در سال 1342 حکم کردند :حاج آقا روح الله در همه زمین مرجع است و همه باید به ایشان رجوع کنند! و پیوسته از ایشان حمایت کامل داشت و حتی تصویر امام خمینی (قدس سره) را در منزل خود که محل آمد و شد روحانیون و طلاب بود، در بالای سر خود نصب کرده بود.
آثار وی را باید بیشتر در زحمات 40 ساله او در تدریس و تعلیم و تربیت شاگردان بسیار دانست. او اصول (سطح و خارج) و فقه (در سالهای آخر، خارج) و متون مهم فلسفه و فلسفهء انتقادی و معارف ناب قرآنی تدریس میکرد، و در کار تربیت خواستاران و تعلیم طالبان میکوشید. روش تدریس او در حکمت و فلسفه بسیار آموزنده، و پرورنده استعداد و نشان دهندهء راه تفکر اجتهادی در مقام تعقل بود. و این چگونگی بطور نمایان در آثار چاپ شده وی منعکس نگشته است. و این امر مایه افسوس است.
مقام معظم رهبری درباره ایشان اینچنین می گوید: «مرحوم آشیخ مجتبی قزوینی (رض) مشرب ضدیت با فلسفه حكمت متعالیه، مشرب ملّا صدرا، داشت، امام (رض) چكیده و زبده مكتب ملّا صدراست؛ نه فقط در زمینهی فلسفیاش، در زمینهی عرفانی هم همینجور است، خوب، مرحوم آشیخ مجتبی نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترویج میكرد تا وقتی زنده بود. ترویج هم از امام كرد؛ ایشان بلند شد از مشهد آمد قم، دیدن امام!» (بیانات در 8/9/1386)
آثار علمی و تحقیقی
1ـ بیان الفرقان(به فارسی) در 5 جلد:
جلد اول، در بیان توحید قرآن و فرقهای آن با توحید فلسفه و عرفان.
جلد دوم، در بیان وحی و نبوت از نظر قرآن، و فرقهای آن با وحی و نبوت به مشرب فلسفه و عرفان.
جلد سوم:در بیان معاد قرآنی(معاد جسمانی) ، و وجوه فرق و تفاوت آن با معاد فلسفی و عرفانی(معاد تجسمی) .
جلد چهارم، در بیان نقش اساسی معصوم «ع» در هدایت اصلی و ضرورت رجوع به معصوم برای فهم قرآن و طلب هدایت از قرآن و بیان حدیث مسلم «ثقلین» ، ورد مطالب سخیف و مردود غزالی، در کتاب «القسطاس المستقیم» ، درباره عدم احتیاج به معصوم.
جلد پنجم، در بیان و تحلیل مسائل غیبت و رجعت و شفاعت، و تبیین احادیثی درباره «غیبت» و «قیامت» و علائم هر یک که خلط شده است.
2ـ رساله ای در معرفه النفس، شامل:
-بیان نظریه ارسطویی و نقد آن؛
-و نظریه «مادیه الحدوث بودن نفس» و نقد آن؛
-و نظریهء مادیین دربارهء نفس و نقد آن؛
-و سرانجام تبیین معرفه النفس قرآنی.
3ـ رساله ای در نقد علمی و فلسفی اصول یازده گانه ملا صدرای شیرازی، در مبانی فلسفی خویش.
4ـ نسخه هایی در برخی علوم غریبه.
سرانجام اين عالم ربّاني و انسان قرآني، پس از مدتي بيماري كه به احتمال قوي از شدت رياضات بر وی عارض شده بود، در روز 22 ماه ذيحجّه سال 1386 هجري قمري (مطابق 1346/1/14 ه.ش)، از جهان ديده فرو بست و در صحن عتيق رضوي (صحن انقلاب)، در جانب شمال غربي، به خاك سپرده گشت.
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |