سال مهـار تـــورم، رشــد تولـید

۱۴۰۴/۰۲/۱۰
www.shorakh.com
دومیــــن حــــــوزه علمیـــــــه جهـــــــان تشیـــٌــــع

تاریخ انتشار :

۱۳۹۹/۱۱/۱۳

به مناسبت سالروز ارتحال استاد المتأخرین شیخ مرتضی انصاری:

شیخ انصاری استاد اعظم عرفان، زهد و پارسایی بود

شیخ انصاری به حق استاد اعظم عرفان، اخلاق، زهد و پارسائی بود اما عظمت علمی آن عالم ربانی موجب شده که در این دوران ابعاد دیگر شخصیت ایشان کمتر به گوش برسد.

مرتضى انصارى، شیخ اعظم مرتضی انصاری دزفولی (1214 ه. ق، دزفول - 1281 ه. ق، نجف)، ملقب به شیخ الفقهاء و المجتهدین، از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم که بعد از صاحب جواهر مرجعیت عامه یافت. از مهمترین آثار او می‌توان به کتاب رسائل و مکاسب اشاره کرد. 

ولادت
در روز 18 ذی‌حجه سال 1241ق در شهر دزفول به دنیا آمد. نسبش به جابر بن عبدالله انصارى سلمی خزرجی (م 78ق) صحابى بزرگ پیامبر(ص) مى‌رسید. پدرش محمد امین، عالمى پرهیزكار بود كه در سال 1248ق بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت. مادر ایشان، دختر علامه شیخ یعقوب انصاری از زنان پرهیزکار بود که در سال 1279ق در نجف اشرف وفات کرد.
تحصیلات
شیخ آموختن را با خواندن قرآن کریم آغاز کرد و بعد از گذراندن مقدمات از صرف و نحو و غیره در محضر عموی خویش، شیخ حسین انصاری، به فراگیری فقه و اصول نزد استادان دیگر پرداخت. در سال 1232ق براى ادامه تحصیلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر سید محمد مجاهد (م 1242ق) و شریف‌العلماى مازندرانى(م 1245ق) بهره‌مند گردید. در سال چهارم، عده‌اى از مردم دزفول كه به زیارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق دیدار تو را دارد. شیخ به دزفول بازگشت اما بیش از دو نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت. پس از گذشت یك سال عازم نجف گردید و در مجلس درس شیخ موسى فرزند شیخ جعفر كاشف‌الغطاء شركت كرد. در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زیارت بارگاه ثامن‌الحجج گردید و بر سر راهش به مشهد از حوزه‌هاى علمیه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان دیدن كرد. وى مدت چهار سال در كاشان توقف نمود و در خدمت ملا احمد نراقى(م 1244ق) به تكمیل معلومات خود پرداخت. پس از گرفتن اجازه روایت و اجتهاد از نراقى رهسپار مشهد گردید و پس از پنج ماه توقف در این شهر به تهران و از آنجا به زادگاهش دزفول مراجعت نمود.
 تدریس 
شیخ در دزفول بساط تدریس گسترد و در رأس حوزه علمیه این شهر قرار گرفت. در سال 1249ق براى همیشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شیخ على فرزند شیخ جعفر كاشف‌الغطاء(م 1254ق) به مدت پنج سال حاضر شد. و به درجه اجتهاد نائل شد.

بعد از فوت صاحب جواهر در سال 1266ق ریاست مطلق دینی به شیخ منتقل شد و به دلیل مقام والای علمی و زهد و ورع کم نظیر، از لحاظ علمی و عملی به مرجعیت بسیار بالایی دست یافت، در عین حال گویند با این که همه وجوه شرعی بلاد شیعه به جانب ایشان سرازیر بود با این حال هنگام مرگ کل ماترک این مرجع بزرگ مبلغ بسیار ناچیزی بود و معادل همان مبلغ هم بدهکار بودند و حتی هزینه مراسم ترحیم هم بوسیله برخی از متمکنان پرداخت شد. وى از برجسته‌ترین نوابغ فقهى شیعه و مبتكر علم اصول جدید به شمار می‌رود. دانش شیخ در علوم چندان گسترده بود كه او را «خاتم الفقهاء و المجتهدین» لقب داده‌اند. به زبان عربى تسلطى استادانه داشت و آثار خود را ساده و روان مى‌نوشت و همین سادگى زبان سبب گردید كه نوشته‌هاى وى در مدارس دینى در شمار كتب درسى درآیند. وى علم اصول و فقه را وارد مرحله تازه‌اى كرد و در هر دو زمینه ابتكارات بی‌سابقه‌اى دارد. 

شیخ در موقع تدریس خارج فقه و اصول در توضیح مطالب علمى، چنان خوش‌بیان بود و با استدلال، آراء ابتكارى خود را پیرامون مبانى اصولى و فقهى تقریر مى‌نمود كه همه اندیشوران را مجذوب و شیفته خود مى‌كرد. او استادى بى‌بدیل، پدرى مهربان و مربى دلسوز و داراى همتى بلند، اخلاقى نیكو و زهد و تقوایى بى‌نظیر بود.

عظشی که فراموش شد

مرحوم آیت الله مصباح یزدی در یکی از جلسات درس اخلاق خود به توصیف شدت اتصال شیخ انصاری به خداوند متعال پرداخت و خاطره‌ای را در این زمینه نقل فرمود.

یکی از روزهای گرم تابستان نجف، شیخ اعظم از کلاس درس به خانه باز می‌گردد و گویا شدت عطش بر او مستولی شده بود؛ بنابراین از خادم خود طلب آب می‌کند.

از آنجا که در گذشته از آب انبار برای خنک نگهداشتن آب استفاده می‌شد به طور طبیعی رفت و برگشت خادم زمان‌بر بود؛ شیخ در این فرصت ترجیح می‌دهد به نماز بایستد و وقت خود را هدر ندهد. در اثنای نماز مستحبی، خادم با لیوان آب سر می‌سد و می‌بیند که شیخ مشغول راز و نیاز است؛ لیوان را کنارش می‌گذارد و می‌رود.

ساعاتی بعد خادم باز می‌گردد و می‌بیند که شیخ همچنان مشغول و گرم نماز است و گویا شیرینی و لذت مناجات با خدا، عطش او را هم برطرف کرده است؛ آب نیز خنکای خود را از دست داده بود.

زهد و ساده زیستی شیخ انصاری

در کتاب «نابغه بزرگ اسلام» نقل شده که شیخ انصاری چه در هنگام تحصیل و جوانی و چه در هنگام مرجعیت بسیار ساده و زاهدانه می زیست. وی از امکانات زندگی به اندازه ضرورت استفاده می کرد و از تجمل، اسراف و زندگی اشرافی به شدت پرهیز می کرد. هنگام تحصیل، شیخ از هم حجره ای خود خواست تا مقداری نان تهیه کند. هنگامی که آن طلبه از خرید بازگشت، مقداری حلوا نیز همراه آورد. شیخ از وی پرسید: این حلوا را چگونه خریدی؟ او گفت حلوا را قرض گرفتم تا مجبور نباشیم نان خالی بخوریم. شیخ از خوردن نان خودداری کرد و گفت: «من یقین ندارم تا ادای این قرض زنده باشم».

در کتاب «زندگانى و شخصيت شيخ انصارى» نوشته شده: شیخ بسیار متقی بود و نسبت به عالمان و فقیهان کمال احترام را به جای می آورد. یکی از درباریان معاصر شیخ خدمت شیخ انصاری رفت و ضمن تجلیل از زهد و ساده زیستی وی از نحوه زندگی ملا علی کنی انتقاد کرد و گفت: او اشرافی زندگی می کند و با شما تفاوت دارد. شیخ بسیار ناراحت شد و به او گفت: «باید از این سخن خود استغفار کنی. بین من و او تفاوت بسیار است. من ارتباطم با طلبه هاست و اگر بخواهم مرفه زندگی کنم، طلبه ها هم به فکر زندگی مرفه می افتند و به درس علاقه نشان نمی دهند و من باید هم سطح آنها باشم؛ ولی حاج ملا علی کنی سر و کارش با سلاطین و اشراف است. او باید هم آن گونه زندگی کند و اگر او مثل من باشد، مورد اشکال واقع می شود و شما باید از این جسارتی که نسبت به یک شخصیت عظیم الشأن کردی، استغفار کنی».

عالم به غیب

سید جعفر ثابتی نقل می کند: روزی مردی خدمت شیخ آمد و تقاضای کمک کرد. شیخ به او گفت: فلان مبلغ پولی را که در فلان مکان پنهان کردی، به مصرف برسان و اگر باز نیاز داشتی به من مراجعه کن.

شیخ انصاری صله رحم به جای می آورد و از خویشان و بستگان خود دل جویی و در حد ممکن به آنها کمک می کرد. آقا سید محمدطاهر شفیعی دزفولی می گوید: مادرم که از خاندان انصاری بود، گفت: شبی پس از فراغت از نماز شب، میل به خوراک ماهی پیدا کردم و با خود گفتم اگر وسیله ای فراهم می شد، خوراک ماهی تهیه می کردم.

صبح مشغول تعقیبات بودم که درب خانه به صدا درآمد. در را باز کردم و شیخ انصاری وارد منزل شد و پس از احوال پرسی و گفت وگو، مقداری پول زیر سجاده گذاشت و بعد گفت: به ملا رحمة الله (خادم منزل شیخ) گفته ام که مقداری ماهی بخرد و برای شما بیاورد و پس از آن، خادم ایشان برای ما ماهی آورد. من از این موضوع در شگفت شدم؛ زیرا این موضوع فقط به ذهن من خطور کرد و کسی از آن اطلاعی نداشت. 

در بیان «ابعاد شخصیت شیخ انصاری» نیز آورده اند که  ایشان از نظر زندگی مادی بسیار ساده بود و زاهدانه زندگی می کرد و با آن همه ثروت که به دستش می رسید، در سطح پایین ترین طلبه ها زندگی می کرد. او برای خرید مایحتاج خود و خانواده اش دستور می داد تا از ارزان ترین چیزها استفاده شود و این صفت شیخ در اطرافیان او هم مؤثر بود.

مرشد معنوی

وفایی شاعر می گوید: در حرم امام رضا (علیه السلام) به آن حضرت متوسل شدم تا یک مرشد معنوی به من ارائه دهد تا با ارشاد وی هدایت شوم. در حالت خاصی به من الهام شد که مرشد تو در نجف است. با خود فکر کردم که او یکی از صوفیان بکتاشی است که در نجف است.

به نجف رفتم؛ سپس غسل کرده، به حرم رفتم تا بعد از زیارت به جست وجوی آن مرشد بکتاشی بروم. هنگامی که از جلوی منزل سید علی شوشتری عبور می کردم، ناگاه در باز شد و خادم سید جلو آمد و به من گفت: آقا با شما کار دارد. وقتی وارد خانه شدم، آقا سید علی گفت: مرشد تو شیخ انصاری است.

اسراری که شیخ با خود برد

آقا سید علی شوشتری مربی اخلاق شیخ بود و در درس شیخ هم شرکت می کرد. او هنگامی که جسد شیخ را در قبر گذاشت، گفت: «افسوس که از این عالم رفتی و هیچ کس را قابل تحمل اسرار ندانستی و آنها را با خود بردی!». 

روزی شیخ انصاری و سید علی شوشتری در راه نجف و کربلا سوار قایق بودند. مرد عربی نسبت به شیخ جسارت می کرد و در کنار قایق به شیخ فشار وارد می آورد. آقا سید علی که متوجه جسارت این شخص نسبت به شیخ شده بود، از شیخ خواست تا چیزی در پاسخ این مرد بگوید: امّا شیخ ساکت بود و چیزی نمی گفت و آن شخص نیز به اهانت خود ادامه می داد.

نزدیک مقصد، ناگهان آن مرد سیاه شد و از دنیا رفت. آقا سید علی می گوید به شیخ عرض کردم: من از همین می ترسیدم و از شما خواستم که جوابی به او بدهید تا از گناه او کاسته شود و به این مجازات مبتلا نگردد.

ثبت دیدگاه

هیچ دیدگاهی برای این پست قابل نمایش نمی باشد.

ارتباط مستقیم با مسئولان
تلفن ثابت:
کد پستی:
9154656386
رایانامه:
ساعت کاری:
شنبه الی چهارشنبه:

ساعت 7:30 - 14

روزهای پنجشنبه:

ساعت 7:30 - 13

آدرس:
مشهد مقدس، حرم مطهر، بلوار شهید شوشتری، انتهای شهید شوشتری 7، ساختمان شورای عالی حوزه علمیه خراسان
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان می باشد، استفاده از مطالب وب سایت با ذکر منبع بلامانع است.
ارتباط مستقیم با مسئولان
دبیر شورای عالی
تلفن : کد پستی: رایانامه:
051-32008497 9154656386 shora@mailkh.com
051-32008118