سال مهـار تـــورم، رشــد تولـید

۱۴۰۴/۰۲/۱۰
www.shorakh.com
دومیــــن حــــــوزه علمیـــــــه جهـــــــان تشیـــٌــــع

تاریخ انتشار :

۱۳۹۹/۱۲/۲۴

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد تقی سبحانی:

«پروژه تقریب» با چهار بحران جدی روبه‌رو است

حجت‌الاسلام سبحانی با اشاره به فقدان نظریه در باب مسئله وحدت و ضررهای چنین فقدانی بیان کرد: فقدان یک نظریه روشن که واقعیت امت اسلامی را نشان دهد، مانع پیش رفتن پروژه تقریب است.  

به گزارش خبرنگار دبیرخانه شورای عالی، کرسی نقد و نظریه‌پردازی و آزاداندیشی «آسیب‌‌شناسی پروژه تقریب و ارائه الگوی مطلوب از آن»، امروز شنبه، 23 اسفند، با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین، محمدتقی سبحانی، رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

موضوع وحدت و تقریب در طول 150 سال قبل که تاریخچه مشخصی دارد، با چهار بحران مواجه بوده است و برون‌رفت از این بحران‌ها نیز آغاز هر طرح جدیدی برای تحول و بینش جدیدی در حوزه تقریب و وحدت اسلامی است. بحران نخست، بحران معنا است. ما در طول سالیان گذشته در معنای وحدت اسلامی دچار یک فراز و فرودها در ادبیات بحث هستیم. این واژه‌های وحدت اسلامی و هم‌زیستی اسلامی زیبا هستند و هرکسی می‌تواند این معانی را بگیرد و به مراد خود حمل کند و افرادی که وارد این فضا شده‌اند نیز تخصص‌های مختلف داشتند و در جایگاه‌های متفاوتی نشسته‌اند و این سبب شده ما امروز علی‌رغم این همه بحث و سیمنار، در پیدا کردن معنای دقیق تقریب، دچار مشکل باشیم. سه دوره مهم پشت سر گذاشته شده و کسانی که سرآمدان و پیشروان نظریه وحدت اسلامی بودند، هریک مرادی داشتند.

عده‌ای وقتی از وحدت اسلامی می‌گفتند، بحث اتحاد ملل اسلامی را دنبال می‌کردند. برخی‌ها وقتی این بحث را مطرح می‌کردند، بیشتر مشکل نزاع‌های اقلیت‌های مذهبی و درگیری طوائف شیعی سنی را داشتند. در محیط‌هایی مانند لبنان یا در بخش‌هایی از عراق و پاکستان، با این مسئله مواجه بودیم که این افراد با ادبیاتی وارد شده‌اند که نتیجه آن عدم نزاع مسلمانان بوده است تا یک زندگی اسلامی در زیر چتر اسلام و اصول اساسی اسلام داشته باشند.

یک عده‌ای هم آمدند و در این قضیه بحث تقریب بین‌المذاهب را مطرح کردند. بسیاری از بزرگان ما واژه تقریب را به کار نبرده‌اند و یاد ندارم که مثلاً امام خمینی از این عبارت استفاده کرده باشند، بلکه بحث اتحاد ملت‌های مسلمین بوده است و نگاه ایشان به تقریب و خاستگاهش ارتباط و تعامل محتوایی و معرفتی نیست. بحث وحدت، مصالح امت اسلامی، گرایش همسو در سیاست بین‌الملل و رعایت مسائل مسلمین است و گفتمان ایشان در این راستا شکل می‌گیرد. در نقطه مقابل، پروژه تقریبی است که از مصر آغاز شد که با واژه تقریب سر و کار داشتند و ادبیات اینها ناظر به اتحاد مسلمین بوده است. لذا بحران نخست را بحران معنا می‌دانم و تا روشن نکنیم که مراد ما از تقریب چیست، نمی‌توانیم طرحی دراندازیم و برنامه عملیاتی را پیشنهاد کنیم.

بحران دوم، بحران نظریه است. نظریه زمانی طراحی می‌شود که واقعیت آنچنان پیچیده است که شناخت آنها به صورت بسیط ممکن نیست و می‌گوییم باید یک تئوری درانداخت تا واقعیت روشن شود. اگر مقوله تقریب را مقوله‌ای تاریخی بدانیم و اگر بحران جامعه اسلامی ریشه‌دار و عمیق است، بدون یک نظریه روشن در باب تقریب با معنایی که ما مراد می‌کنیم، نمی‌شود پدیده را شناخت. بسیاری از افرادی که وارد موضوع تقریب شده‌اند، احساس نمی‌کنم در پشت اظهار نظرهایشان، نظریه‌ای برای شناخت واقعیت امت اسلامی، ریشه‌های اختلاف و ... وجود داشته باشد. این بحران سبب می‌شود که یک واقعیت پیچیده را ساده‌سازی کنیم. کسانی که با یک نگاه سطحی سراغ واقعیت می‌روند، اولین آسیبش این است که واقعیت را گم می‌کنند و از یک واقعیت یک صحنه پیچیده ارائه می‌کنند. وقتی صورت مسئله پاک می‌شود، راهکارها نیز ساده می‌شود. یا آثاری به صورت مشترک منتشر می‌کنیم و می‌شود مسئله تقریب. اما در فقدان یک نظریه روشن که واقعیت امت اسلامی را نشان دهد، پروژه تقریب پیش نمی‌رود.

بحران سوم بحران الگو است. تا نتوانیم یک مدل عملیاتی براساس مولفه‌های واقعی داشته باشیم، امکان پیش بردن پروژه وحدت اسلامی ممکن نیست. می‌توانیم یک تئوری خوب دراندازیم و البته ندیدم کسی نظریه روشنی داشته باشد، اما اگر هم این نظریه روشن را بدهیم، مسئله بعدی مدل عملیاتی است که باید دید داریم یا خیر. این مدل نیازمند یک کار تیمی است و باید جریان‌ها، اندیشه‌ها، رویکردها و مصالح و منافع، نقطه‌های آسیب‌زا و چالش‌ها و فرصت‌ها شناسایی شوند و در غیر این‌صورت، وحدت اسلامی به درستی هدایت نمی‌شود. البته بنده هیچ وقت به صورت مستقیم در پروژه تقریب نبودم، اما در این زمینه کم کار نکرده‌ام و احساسم این است که نمی‌توانیم با تعاملات پراکنده، پروژه تقریب را جلو ببریم و نیازمند یک طرح و مدل عملیاتی روی میز هستیم که بگوید در جهان اسلام جریان‌های موجود و ... چیست. ما به عنوان یک سازمان مادر که مسئولیت داریم، از طریق این سناریوی عملیاتی قرار است پروژه را جلو ببریم. وجود این سناریو بسیار مهم است و در این زمینه ما بحران داریم و می‌توانیم بر سر آن بحث کنیم.

بحران چهارم نیز بحران مدیریت است. به نظر می‌رسد حتی براساس دانش و آگاهی‌ها و براساس مدل‌های اجمالی که به ذهن راهبران پروژه تقریب رسیده است. با این حال در میدان عمل از یک ساختار مدیریتی برای پیشبرد همین مقدار آگاهی و ایده‌های عملیاتی محروم بوده‌ایم. از خروجی این مدیریت می‌توانم این داوری را بکنم که نتوانستیم حداقل‌های این حرکت را در جهان اسلام پدید آوریم.

عمدتاً گروه‌هایی از شیعه و سنی باهم تعامل می‌کنند، اما نمی‌توانند ظرفیت‌های گفتمانی شیعه و سنی را بیاورند و جهان خود را قانع کنند که تقریب خوب است. در طول سه دهه قبل نتوانستیم مسئله تقریب را تبدیل به مسئله قابل پذیرش و گفت‌وگو کنیم. اگر تقریب برای مراجع ما و طبقه اساتید و فضلا و گروه‌های تخصصی ما هنوز یک امر مبهم و حاشیه‌ای و حتی زشت است که می‌شود بر آن حاشیه زد و علیهش صحبت کرد، این یعنی در خروجی مدیریت تقریب با مشکل مواجه هستیم. امروز اگر جهان اسلام به ما بگوید شما به عنوان جامعه شیعه چه می‌گویید، حرف ما چیست؟ ما پاسخی نداریم و در زمینه عقاید شیعه یک اثر که بتوانیم این را با چند زبان دنیا ترجمه کنیم و نشان دهیم اندیشه اصلی شیعه این است، نداریم. وقتی ملزومات اولیه یک تعامل شفاف و فعال را نداریم، این نشان می‌دهد که ما دچار مشکل هستیم.

ثبت دیدگاه

هیچ دیدگاهی برای این پست قابل نمایش نمی باشد.

ارتباط مستقیم با مسئولان
تلفن ثابت:
کد پستی:
9154656386
رایانامه:
ساعت کاری:
شنبه الی چهارشنبه:

ساعت 7:30 - 14

روزهای پنجشنبه:

ساعت 7:30 - 13

آدرس:
مشهد مقدس، حرم مطهر، بلوار شهید شوشتری، انتهای شهید شوشتری 7، ساختمان شورای عالی حوزه علمیه خراسان
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان می باشد، استفاده از مطالب وب سایت با ذکر منبع بلامانع است.
ارتباط مستقیم با مسئولان
دبیر شورای عالی
تلفن : کد پستی: رایانامه:
051-32008497 9154656386 shora@mailkh.com
051-32008118