تاریخ انتشار :
۱۴۰۰/۰۲/۳۰
حجتالاسلاموالمسلمین محمد باقر فرزانه، دبیر شورای عالی حوزه علمیه خراسان:
حجتالاسلاموالمسلمین محمدباقر فرزانه از روحانیون مبارز قبل از انقلاب، شاگرد و یار دیرینه رهبر معظم انقلاب و تولیت فقید آستان قدس رضوی، دبیر حزب جمهوری اسلامی در خراسان و سومین رئیس دانشگاه علوم اسلامی رضوی بوده است. امام جمعه موقت مشهد، بعد از رحلت تولیت فقید آستان قدس رضوی با حکم مقام معظم رهبری ...
به نظر شما امر سیاستگذاری در حوزههای علمیه، اکنون در چه جایگاهی قرار دارد؟
مسئله مهم این است که سیاستگذاری در حوزه مورد توجه قرار گرفته است، برخلاف قبل که درصد کمی به این مسئله توجه داشتند. بعد از پیروزی انقلاب توجه حوزه به سیاستگذاری، یک نگاه اصلی شده، چون بدون سیاستگذاری نمیشود به خیلی چیزها امیدوار بود. با سیاستگذاری میشود آینده را دید و به خروجی آینده چشم دوخت. من احساس میکنم که این مسئله در حوزهها مورد توجه قرار گرفته که بر اساس یک سیاست معین حرکت کنند.
باتوجه به وجود مراجع تقلید، شوراهای عالی، کمیسیونهای شورا و...، فرآیند سیاستگذاری در حوزه خراسان را چگونه ارزیابی میکنید. آیا نیاز به تغییراتی در روند سیاستگذاری وجود دارد؟
البته فرآیند سیاستگذاری در حوزه علمیه خراسان با توجه به عمر کمی که دارد، طبیعی است که کامل نباشد و حرکت نقص داشته باشد؛ اما نقص داشتن برای یک حرکت عیب نیست، غلط بودن عیب است. سیاستگذاری غلط نیست، طبیعی است، یکی از این نهادها نوپاست و بهای کافی به آن داده نشده و نقص داشته باشد. به تدریج میتوان نقایص آن را که در عمل به وجود آمده، دید و برطرف کرد، این حرکت قطعاً نیاز به تکمیل دارد.
این تکمیل بیشتر در چه حوزههایی باید باشد؟ مثلاً اضافه شدن برخی افراد صاحبنظر یا ایجاد سیاستهای جدید را چقدر ضروری میدانید؟
در سیاستگذاری، چند چیز باید مورد توجه قرار بگیرد. ابتدا باید توجه داشت که در گذشتة ما تجربیاتی وجود دارد. این تجربیات قبلاً وجود نداشته است یا سیاستگذاری از آنها غافل بود. آن تجربیات در قالب یک چارچوب محکم و امتحان شده جهت اتقان و اطمینان، قابل بقاء است و باید مورد توجه قرار بگیرد. در سیاستگذاری هدف به طور مشخص باید مورد توجه باشد، زیرا اگر ما هدف را نبینیم چگونه راه و مسیر حرکت را تعیین کنیم؟
سیاستگذاری در واقع تعیین راه و تعیین ریل است. اهداف باید برای ما روشن باشد. چون اهداف ما اهداف بلند و والایی است، به طور طبیعی سیاستگذاری نیز باید حسابشده و قوی باشد. ممکن است جهت سیاستگذاری به افراد نخبه نیاز پیدا کنید. هر چقدر افراد بیشتری در سیاستگذاری تأثیرگذار باشند، سیاستهای بهتر و سالمتری اتخاذ خواهد شد و موفقتر خواهد بود.
آیا افرادی هستند که بتوانند کمک کنند و جهت حضور و مشارکت نخبگانی به مجموعه تصمیمگیر حوزه اضافه شوند؟
قطعاً افراد دیگری هستند و کمک میکنند، اما هر مسئلهای یک دورهای دارد. آن دوره باید تمام شود تا نواقص کار مشخص شود، آنجا میشود تصمیم جدید گرفت. اما آنچه که الان هست، بهترین چیزی است که به نظر من آمده که باید بر این اساس در قالب کمیسیونها سیاستگذاری انجام شود.
طبق آیه نفر ماموریت طلاب ابتدا تفقه و سپس انذار و تبشیر بیان شده است، یعنی باید خروجی تفقه در جامعه دیده شود. اگر این مأموریت و بحث ارتقای سطح دینمداری و دینداری در جامعه بهصورت فردی و جمعی مدنظر باشد، آیا ما بهگونهای سیاستگذاری و هدفگذاری کردهایم که این مأموریت محقق شود؟ آیا نیاز به تأمل و تجدیدنظر نیست؟
کاری انجام شده اما در حد مطلوب نبوده است. دلیل آن نیز این است که شرایط اقتضا نمیکرده که ما به مأموریت اصلیمان توجه کنیم و بر اساس آن مأموریت، سیاستگذاری کنیم. سیاست اصلی و مأموریت اصلی، همان فقاهت است، اما فقاهت برای چیست؟ برای اینکه ما بتوانیم آیین زندگی مردم را از قالب سنّت در بیاوریم و استنباط کنیم. ما در گذشته اختیاراتی نداشتیم که آیین زندگی مردم را به آنها عرضه کنیم؛ لذا شما ببینید که فقه و فقاهت در زندگیهای فردی یا حداکثر زندگی جمعی خلاصه شده بود. ما مثل کسانی بودیم که در داخل یک اتوبوس نشستیم، نه اتوبوس در اختیار ما بود، نه راننده و نه تأثیر در مسیر حرکت داشتیم. سیاستگذاری آن، دست دیگری بود. ما در حد همان داخل اتوبوس برای زندگی دینیمان دنبال برنامه بودیم و حوزه نیز در همان موارد پاسخگو بوده است. آن استنباط از فقه بسیار کم بود، اما الان اینگونه نیست.
الان یک نظام بر مبنای دین تشکیل شده و میخواهد آیین زندگی این مردم را در ابعاد گوناگون فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و در همه ابعاد وجودی انسان تعیین کند. مشخص است که در اینجا به کارکرد جدید یا نتایج جدیدی از فقه نیازمندیم. لذا نمیتوانیم به این مأموریت به آن شکل گذشته نگاه کنیم، باید قلمرو آن را وسیعتر ببینیم و افزایش دهیم. فقه باید همه زندگی انسان را شکل بدهد، هدف زندگی، راه زندگی و... . الان چنین فرصتی در ایران برای حوزهها آماده شده است. پس مأموریت آنها بسیار روشن است. سیاستگذاریها باید مطابق با این فلسفه وجودی باشد.
بنابراین بعد از انقلاب مأموریت حداکثری ایجاد شد، اما سیاستگذاری در عرصههای آموزش، پژوهش یا تبلیغ هنوز در حد همان مأموریتهای حداقلی است. این را اگر تأیید میفرمایید برای بهبود آن چه توصیهای دارید؟
این که شما فرمودید در سطح حداقلی یا در همان سطحی که من عرض کردم، این خیلی طبیعی بوده است، زیرا چیزی در دست حوزه نبوده. حتی علمای اهلسنّت در کارهای حکومتی بیشتر از ما دخالت کردند. زیرا آنها معتقد بودند که هر کس حکومت کند، بر حق است و باید به او کمک کرد. اما ما اینجوری نبودیم، ما معتقد بودیم که حکومت حق، قابل همکاری و حمایت است.
در گذشته اگر اینگونه بوده که طبیعی بوده و شرایط در اختیار ما نبوده است، الان شرایط آینده و امکانات در اختیار ماست. ما نمیتوانیم به مأموریتمان مثل گذشته نگاه کنیم. آنجا یک حکومت در مقابلمان بود، اینجا یک حکومت در اختیار ماست. خیلی فرق میکند! ما امکانات یک حکومت را داریم. در خود منابع اصلی دین مانند قرآن و سنّت نیز ظرفیت فراوانی است. ظرفیت کم نداریم، اندیشمندان باید بنشینند، از این ظرفیتها آنچه مورد نیاز است را بیرون بیاورند. آنقدر که در اصل مأموریت شکی نیست که ما مأموریتمان در حوزه چقدر است، خودشان میدانند انسان است دیگر. اما متناسب با این مأموریت، کار نمیشود یا کم کار میشود. ما میگوییم با توجه به آن هدف و مأموریت والا، کارها کم است و در حد مطلوب نیست.
در یک جلسه دیگری خاطرهای از شهید بهشتی تعریف میفرمودید که اول انقلاب ایشان پنج مرحله برای رسیدن به افق بلند انقلاب ذکر کردند، آن پنج مرحله چه بود؟
اوایل پیروزی انقلاب بود. ایشان میفرمایند در همه کارهایی که ما داریم برای اینکه به اهداف خودمان برسیم و خروجی کارمان مورد قبول باشد، باید پنج مرحله یا ویژگی در حرکت ما باشد.
اول اینکه هدف مشخص باشد. ما کجا میخواهیم برویم؟ حالا که انقلاب شده، حالا که نظام اسلامی میخواهد تشکیل شود، هدف ما کجاست؟ هدف را نباید فراموش کنیم و همیشه باید پیش چشممان باشد، چون ایشان میفرمودند تا هدف از چشم ما غایب شد، ما میایستیم. انسانی که هدف ندارد، کجا میرود؟ میایستد دیگر، همیشه حرکت به دنبال هدف است. اگر هدف نباشد، انسان متوقف میشود. میگفتند اولین چیزی که ما باید داشته باشیم، هدف است. هدف چیست؟ هدف از انقلاب و نظام چیست؟ میخواهیم چه کار کنیم؟ این باید دقیقاً مشخص شود.
بعد نظام ارزشی است. نظام ارزشی آن چیزی است که لحظهبهلحظه به ما میگوید که تو الان در کجای راه قرار داری؟ زاویه پیدا کردی؟ متوقف شدی؟ منحرف شدی؟ اینها را ارزشها به ما میگوید. وقتی ارزشها مشخص شد، ارزشها مثل پرچم است، مثل علامت است. علامت نمیگذارد انسان منحرف شود. علامت انسان را به طرف هدف میبرد، پس باید نظام ارزشی هم مشخص شود.
سوم ما به یک ساختار نیاز داریم. ما یک هدفی داریم و یک ساختاری نیاز داریم که بر اساس آن ساختار و به طرف آن هدف، حرکت کنیم، بدون ساختار و اداره نمیشود.
وقتی ساختار تعیین شد، ما برای حرکت نیاز به برنامهریزی داریم. برنامهای که گام به گام حرکت را مشخص کند.
در نهایت برای اجرای این برنامهها باید نیرو تربیت کنیم. هنوز هم ما در این گره گیر کردهایم. ساختارهای گذشته را ما ایجاد نکردیم، دیگران این کار را کردهاند و برای اهداف و کارهای خودشان درست کردند. لذا ما در این ادارات به مشکل برخورد میکنیم، درحالیکه در اداره اسلامی جامعه، نباید چنین مشکلی وجود داشته باشد. چون دولت ما به فرمایش مقام معظم رهبری هنوز اسلامی نشده است. الان در مرحلهای هستیم که باید دولت را اسلامی کنیم. انقلاب پیروز شده، نظام اسلامی تشکیل شده، اما تا رسیدن به تمدن، سه مرحله دیگر باقی مانده است؛ دولت اسلامی، جامعه اسلامی و بعد مردم اسلامی، مراحلی است که باقی مانده است.
یکی از تضمینهای اجرای سیاستها، روند نظارت و ارزیابی است. در سیاستگذاری فعلی حوزه خراسان، روند نظارت و ارزیابی را چگونه میبینید؟
نظارت همان ارزشیابی است. ما در حرکتی که در نظام ارزشی داریم، باید نظارت داشته باشیم. ببینیم که این حرکت بر اساس آن ارزشها هست یا نه؟ آنچه که میتواند به ما بگوید که حرکت، سرعت آن و پیشرفت تا هدف چه مقدار بوده است، نظارت است. گزارش بدون نظارت ارزشی ندارد.
ما در سیاستگذاری و حرکت، نیاز به نظارت لحظهبهلحظه داریم، باید بر همه رفتارها و حرکتها نظارت باشد. چون نظارت به ما میگوید که رسیدیم یا نرسیدیم. الان داریم درست حرکت میکنیم یا کند حرکت میکنیم؟
نظارت یک قدرت خیرخواهانه است. نظارت کردن برای هیچکس لذتبخش نیست و افراد را با چالش روبرو میکند. مهم این است کسی که نظارت میکند به عنوان یک فرد امین، دلسوز و آگاه، نظارت را انجام دهد. نصیحت سه رکن دارد؛ یکی اینکه ناظر واقعاً خیرخواه و دلسوز باشد، دیگر اینکه حرکت را آگاهانه بداند تا بتواند نفس حرکت را بفهمد، سوم اینکه به موقع باشد. اگر این سه کنار هم قرار بگیرد، نصیحت تحقق پیدا میکند.
فرمان امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر و نگاه ایشان به نظارت را ببینید. علمای بزرگ، کسانی را داشتند که آنها را نصیحت میکردند. آنها هفتهای یک بار میآمدند و عالم بزرگ یا مرجعی را نصیحت میکردند. او با این نصیحت میخواست بر خود نظارت داشته باشد.
آیا شما وضعیت فعلی نظارت بر سیاستها را مطلوب ارزیابی میکنید؟
الان در حدّ مطلوب نیست. باید حرکت کنیم تا به آن برسیم.
الان تمام حرکتها و سیاستهایی که در نظام جمهوری اسلامی انجام میشود، مبتنی بر بیانیه گام دوم است. در این گام دوم، باتوجه به مأموریت کلان حوزه، سیاستهای مطلوب چگونه باید باشد؟
ما اولاً باید این بیانیه را خوب بفهمیم. آقا بسیار روشن، متقن و مستدل صحبت کردند. ثانیاً ما بهعنوان حوزه علمیه باید جایگاه خود را در گام دوم پیدا کنیم. ما که همه جای آن نیستیم! ما بخشی از کاریم. آن قسمتی که ما باید بار را برداریم، کجای کار است؟ این خیلی مهم است. اگر جایگاه خود را نفهمیم، یا کاری نمیکنیم یا اگر کاری کنیم، به یک جای دیگر ضربه خواهیم زد و در نتیجه خروجی نخواهیم داشت. اما اگر پس از فهم بیانیه، جایگاه خود را فهیمدیم، بر اساس آن فهم، باید برنامهریزی کنیم. با این شیوه میتوانیم مأموریت حوزه و روحانیت را در گام دوم انجام دهیم. برنامهریزی باید متناسب با جایگاه باشد.
شاید قضاوت زود باشد، اما پس از دو سال از صدور بیانیه، شما جایی خوانده یا شنیدهاید که حوزه توانسته باشد جایگاه خود را در گام دوم پیدا کند؟
نه من نشنیدم. شاید در قم کارهایی شده باشد، اما من نشنیدم. در قم کارهای خوبی میشود، البته بعضی کارها تبلیغ ندارد. این بیانیه ارزش این را دارد که یک تیم آگاه بنشینند و این جایگاه را پیدا کنند. وقتی آدم جایگاه خود را پیدا کرد، میتواند رابطه خود را با دیگران تنظیم کند، اگر پیدا نکرد، طعنه میزند به دیگران، این یکی از مصیبتهاست. انرژی خود را هدر میدهند، انرژی بقیه را نیز هدر میدهند. این یک مسئله حساس است و نیاز به تفکر دارد. باید بیش از آنچه عمل میکنیم، فکر کنیم. البته فکر کردن سخت است. اما اگر علاقه باشد و خروجیها مشاهده شود، به فکر کردن تشویق میشویم. فکر کردن، مشکل است، در عین حال بدون فکر نیز کاری حل نمیشود.
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |