تاریخ انتشار :
۱۳۹۶/۰۲/۰۷
آيت الله العظمی سید محمدهادى ميلانى (۱۲۶۲ ش (۷ محرم ۱۳۱۳ق) متولد و در ۱۷ مرداد ۵۴ فوت کرد و در ۱۸ مرداد دفن شد. وی که در نجف تحصیل کرده بود و همانجا موقعیتی داشت، اندکی پس از سال ۱۳۳۰ به مشهد آمد. با ورود ایشان به مشهد، به دلیل موقعیت و شهرتی که در فقه و تدريس در عتبات داشت، عملا حوزه مشهد را وارد مرحله تازه اى ...
آيت الله العظمی سید محمدهادى ميلانى (1262 ش (7 محرم 1313ق) متولد و در 17 مرداد 54 فوت کرد و در 18 مرداد دفن شد. وی که در نجف تحصیل کرده بود و همانجا موقعیتی داشت، اندکی پس از سال 1330 به مشهد آمد. با ورود ایشان به مشهد، به دلیل موقعیت و شهرتی که در فقه و تدريس در عتبات داشت، عملا حوزه مشهد را وارد مرحله تازه اى كرد و به آن رونق بخشيد.
اعتبار آیت الله میلانی به عنوان یک فقیه زبده آن هم در شهر مقدس مشهد، روز به روز در تزاید بود، به طوری که علاوه بر مشهد، در سایر شهرها نیز روی شخصیت وی حساب شده و به عنوان کاندیدای مرجعیت پس از آیت الله بروجردی مورد اشارت بود.
زمانى كه نخستین صداهای اعتراض روحانیت به رهبری امام در قم آغاز شد آيت الله ميلانى با قدرت تمام وارد ميدان مبارزه با شاه شد. این نکته بسیار مهمی بود که می توانست انقلاب را در سطحی وسیع تر مطرح کند. مواضع آیت الله میلانی چنان قاطع و انقلابی بود که بر اساس اسناد و مدارك برجاى مانده باید گفت، در مسائل مبارزاتى و موضعگيرى هاى سياسى، آیت الله میلانی، پس از امام، نفر دوم به حساب مىآمد.
این زمان، امام مشتاق بود تا آيت الله ميلانى به قم بيايد. به نقل از شيخ على تهرانى، وى و آقاى هاشمى رفسنجانى از طرف امام مأموريت يافتند تا اين پيشنهاد را با ايشان در ميان بگذارند اما آيت الله ميلانى رها كردن حوزه مشهد را كه به دست او رونقى يافته بود، به مصلحت ندانست.
دانش فقهى و توان وى در تعليم و تربيت شاگردان نيز رتبتى خاص براى وى به وجود آورده بود. نفوذ او در خراسان بسيار نيرومند بود، آنچنان كه برخى از شاعران معاصر او را سلطان بى تاج و تخت ناميده بودند.
آيت الله ميلانى فعاليت سياسى خود را محدود به مشهد نكرد بلكه فعالانه در بيشتر قضاياى مهم سياسى اين دوره شركت داشت. ساواك روى وى حساسيت زيادى داشت و از ملاقاتهاى او با ديگران سخت مراقبت مىكرد. در اين مدت، از بسيارى از شهرها، نامههايى براى آيت الله ميلانى فرستاده شده و در غياب امام، از ايشان كسب تكليف مىكردند. در جريان دستگيرى امام در خرداد 42، زمانى كه بيشتر علماى شهرستانها به تهران آمدند، آيت الله ميلانى به رغم آن كه يك بار هواپيماى حامل ايشان را از ميان راه به مشهد باز گرداندند، بار ديگر عازم تهران شدند و رهبرى فعاليت مراجع و علما را براى آزادى امام در دست گرفتند.
آقاى ميلانى كه پيشينه مرجعيتش به قبل از زمان مرجعيت امام مىرسيد، به شدّت مبلّغ امام بود و حتى گاه و بيگاه در اعياد، رساله ايشان را به عنوان عيدى به ديگران مىداد. برخورد آيت الله ميلانى با رژيم بسيار تندتر از ساير مراجع بود و در اين باره سياسىتر و محاسبانهتر مىانديشيد. همچنين عباراتى كه وى در اطلاعيههاى خويش مىنوشت، سرشار از مفاهيم سياسى روشن و از سر آزادى خواهى و قانونگرايى بود. در اطلاعيهاى كه به مناسبت آمدنش به تهران صادر كرد، آمده است: « . . . به تهران آمدم تا به دنيا اعلام كنم اين قيام و نهضت به هيچ وجه صورت ارتجاعى ندارد، بلكه نهضتى است كه ملتى مسلمان براى مقابله حكومت هاى جابرانه با پيشوايى مقامات عاليه روحانى تعقيب مى كند. هدف ملت مسلمان اين است كه بيش از اين به مصالح دنيايى و دينى آنان تجاوز نشود. بايد حكومت مردم را به مردم سپرد و حق مردم را بايد به خودشان واگذار كرد. قانون بايد حكومت كند نه فرد و در هيچ آئينى افراد حق ندارند به ميل خود قانون وضع كنند» .
علاقه وى به امام و حساسيت او روى فشارى كه به امام وارد كرده بودند، براى همه مشهود بود. موقعيت آيت الله ميلانى تا به آن پايه بود كه شيخ شلتوت، با وى اظهار همدردى كرد و ايشان هم نامه مفصلى در شرح اوضاع ايران براى وى نوشت. از مجموعه اسناد برجاى مانده از ايشان، ارتباط نيرومند او با آيت الله قاضى طباطبائى در تبريز، آيت الله خادمى در اصفهان، آيت الله محمد تقى آملى در تهران، آيت الله خويى در نجف و بسيارى از اعلام ديگر، براى ايجاد هماهنگى به دست مى آيد. در نامه اى كه آيت الله ميلانى، در هيجدهم خرداد 44 براى آيات مشكينى و ربانى شيرازى نوشته از پنج خواسته روحانيت در كشور، ياد مى كند به اين شرح «در اين مملكت قانونى بر خلاف قوانين مذهبى مجرى نگردد. اين مملكت تحت استعمار كفر نباشد. مجلس منتخب ملت و نمايندگان وكلاى حقيقى ملت باشند. طراز اوّل ناظر باشند. ملت به حقوق خود از اين همه منابع ثروت در جهت اقتصادى و از ساير جهات در مرحله حيثيات و شؤونى برسد».
شاه در سفرى كه در 17 فروردين 44 به مشهد رفت، تلاش زيادى براى ملاقات با آيت الله ميلانى كرد كه سرسختى ايشان مانع از انجام اين ملاقات شد. پيش از آن در سال 41 نيز يك بار كه ايشان حاضر به رفتن به حرم براى ديدار شاه نشد، وقتى روزنامهاى خبر آمدن آيت الله ميلانى را اعلام كرد، ايشان به شدّت آن را تكذيب نمود.
آیت اللّه میلانی با همه اشتغالات خود در مسند مرجعیت و زعامت حوزه علمیه مشهد، هیچ گاه از مشکلات مردم غافل نشد. بعضی از تلاش های ایشان از این قرار است:
اواخر تیرماه سال 1354 ش، آیت اللّه میلانی در بستر بیماری افتاد و از این لحظه، نزدیک دوماه که بیماری ایشان طول کشید، روزهای سختی بر مسلمانان ایران سپری گردید. در این مدت، یک گروه پزشکی متشکل از پزشکان ایرانی و خارجی، وضع مزاجی ایشان را زیر نظر داشت و درمان های گوناگونی را اعمال می داشتند. سرانجام در روز جمعه، هفدهم مردادماه سال 1354، این اسوه فضیلت و پاکی چشم از جهان فانی فروبست و به خانه باقی شتافت
ثبت دیدگاه
تلفن : | کد پستی: | رایانامه: |
051-32008497 | 9154656386 | shora@mailkh.com |
051-32008118 |