سال مهـار تـــورم، رشــد تولـید

۱۴۰۴/۰۳/۲۳
www.shorakh.com
دومیــــن حــــــوزه علمیـــــــه جهـــــــان تشیـــٌــــع
محمد حسن  هردنگی
لقب
پدر
کنیه
تاریخ تولد
۱۲۶۳
وضعیت تاهل
متاهل
تاریخ فوت
۲۷ذی العقده ۱۳۲۷
محل دفن
مبادی قائنات

آیت ا..  محمد حسن هردنگی

محمدحسن بن محمد رفیع بن حاجی علی بن کربلایی حسن قیس آبادی از عمده علماء و فقهاء منطقه قهستان بوده و در مراکز علمی قاینات شخصیت علمی آن مرحوم  بر احدی از دانشمندان آن عصر پوشیده نبوده است و با عنوان برجسته ترین شخصیتهای علمی او را معرفی می نموده اند. شخصیتی که رسیدن وی به اجتهاد در اوج جوانی و در سن ۲۲ سالگی نشان دهنده بصیرت و آگاهی این عالم جلیل القدر است. کسی که در اوج بزرگی و وجود امکانات فراوان و شرایط لازم سکونت در بیرجند به همه آنها پشت پا زد و ادامه حیات پربارش را در خدمت به مردمان محروم و نیازمند به اندیشه های ناب محمدی در منطقه ای که امروز ۳ شهرستان خوسف، نهبندان و سربیشه را شامل می شود، قرار داد. وی مجتهدی بود که علی رغم در اختیار داشتن وجوهات شرعی و امکانات مادی دیگر، به دلیل ساده زیستی فراوان در اواخر عمر توانایی خرید حیوان سواری را هم برای رفت و آمد نداشته است. او در سال ۱۲۶۳ هجری قمری  در قریه مبادی از توابع منطقه ناحیه هردنگ متولد شد و در ۲۷ ذیعقده ۱۳۲۷ قمری پس از یک عمر زندگی شرافتمندانه به رحمت ایزدی پیوست و آرامگاهش هم اکنون در قبرستان عمومی دهکده مزبور بر فراز تلّی باقیست. عده ای از افاضل قاینات که خود مجتهد بوده از محضرش که حوزه های متعدد درسی داشته است، استفاده می نموده و غالباً از شاگردان مرحوم آخوند بوده اند که از آنها مي توان حضرات آيات شيخ محمد بن عبدالحسین قاینی، نجف بن علی اکبر بیرجندی، محمد حسین قاینی کاخکی، محمد باقر بيرجندي ، شيخ محمد قايني، سيد حسن فقيه، شیخ محمد موحد عرب، سيد محمد رضا صامتي، سید حسن تهامی و محمد هادي هادوی را نام برد.

خاندانش از خانواده های مشهور محل و چنان که خود در  ابتداي ديوان اشعارش متذکر شده است گویا اولین کسی که از این خاندان پای در دایره علم و فضل گذاشته است حاجی ملا علی جد اوست .اولین مربیان او حاجی ملا علی جدش و پدرش ملا محمد رفيع می باشند . پدرش مردی دانشمند بوده و در زادگاه خود که همان روستاي مبادی بوده به ارشاد محصلین علوم دینی اشتغال داشته وآخوند مقدمات صرف و نحو و قسمتی از فقه و اصول را نزد ایشان خوانده است. این حوزه مدتها تا زمان فوت آخوند، محل رجوع و تحصیل برای طلاب و محصلین قاینات  بوده است.

 وی درباره اساتید خود در مقدمه ديوان اشعارش چنین می نگارد :

” آنچه گاهی اوقات در خاطر این قلیل البضاعه عدیم الاستطاعه گرفتار دام علائق دنیا و مبتلا به انواع کدورت و بلا درمانده به کار خویش و اسیر هوای دل ریش محمد حسن بن محمد رفیع بن حاجی ملا علی باقیمانده اینکه، اول کسیکه از آباء این حقیر قدم در بساط علم و فضل گذاشته و به زیور زهد و عمل و احیاء مراسم شریف آراسته گشته حاج ملا علی بود که این حقیر در خدمتش کمی از مقدمات را فرا گرفته و در سفر مکه معظمه به جوار رحمت الهی پیوست و از برکات ائمه اطهار  بر آن مرحمت شده، این است که برکت علم در اولاد امجادش باقی مانده است. والد ماجد که ثانی سلسله است ایضا به علم و عمل آراسته و اوقات خود را تماما در تحصیل مصروف داشته اند، این قلیل البضاعه بعد از آنکه از خدمت والد ماجد جهت تحصیل مهاجرت کرده چندان دور نرفتم و بر بعضی از اهل علم تلمذ کرده که دارای مقام اجتهاد نبودند و بعد از آنکه از ایشان مستغنی شدم بر دو نفر که از عمده علمایند، تلمذ کرده و حظّی وافر و بهره‌ای کامل از ایشان برداشتم  و ختم تلمذ حقیر در این زمان به عالم عامل و فقیه کامل  الفاضل المجتهد و السید المجاهد صاحب المفاخر والمناقب والفائق علی العلماء الدین عصرهم لعصره مقارب، آقا سید ابوطالب مجتهد قاینی گردید و آن جناب صاحب تصانیف کثیره و رسائل حسنه در فقه و اصول می باشند که همه آنها را به درس برایشان خواندم و اکنون که از سن مبارکش ۵۵ سال می گذرد تصنیفات ایشان بیش از ۵۰ هزار است و 

 یکی از ابعاد شخصیتی مغفول ایشان رتبه علمی وی بود و این ناشناختگی از سوی اخلاص، تواضع و شهرت گریزی فوق‌العاده وی و از سوی دیگر دوری از محافل و مراکز علمی از جمله نجف اشرف و قم بوده است.

 اثر سترگ تاملات کلامیه وی را می توان با اثر مشهور کشف المراد علامه حلی مقایسه نمود. این اثر که با هدف تقریب مذاهب نوشته شده، تمام نیازهای کلامی مسلمانان را در بر می گیرد و مطالعه آن به همگان از خواص و عوام توصیه می گردد.

او بر اساس اسناد موجود مدت ۴۲ سال به عنوان حاکم شرع یکی از بلوکهای ۹ گانه قهستان یعنی همان بلوک ناحیه هردنگ، عربخانه و سرچاه و بر اساس دو حکم موجود از حضرت آیت ا العظمی سیّد اسماعیل صدر الموسوی، مدت ۲ سال حاکم شرع قهستان  و از سال ۱۲۸۶ قمری تا زمان فوتش،  دارای نوعی نظارت بر مسایل شرعی و امورات مربوط به موقوفات قاینات بوده است. وی از سال ۱۲۸۰ قمری تا زمان فوتش نزدیک به ۵۰ سال مدرس حوزه های علمیه قاینات بوده است.

آیت‌الله هردنگی کسی بود که در تقوی و تهذیب نفس موصوف و در سرآمدی علم در بین علماء معروف بود، آنچنانکه آیت ا.. سید ابوطالب قاینی وی را حقایق ابواب الهی (درباره سید ابوطالب قاینی آیت ا.. شیخ محمد حسین آیتی در بهارستان می گوید عالمی در ولایت قاینات به بزرگی و ریاست وی دیده نشده تا آنجا که گروهی از مردم به تقلید از او پرداختند)  و آیت ا.. سید اسماعیل صدر در ۲ حکم پی در پی، وی را قبله نصب، علامه عامل مهذب کامل و تایید شده از سوی خداوند می نامد(آیت ا.. سید اسماعیل صدر بعد از فوت میرزای شیرازی، ۲ سال به عنوان مرجع اعلم جهان تشیع مطرح بوده و چون انگلیسیها بین پیروان وی و سایر علماء تفرقه انداختند، زعامت را به سایر علماء تحویل و خود به شهر سامرا مهاجرت کرد).

 از مهمترین آثار معنوی به جا مانده از وی، تعمیر کامل مزار سیدنا الحسین دهک عربخانه در سال ۱۳۱۷ قمری و ساخت ضریح برای آن در سالهای ۱۳۲۱ قمریست که امروزه محل تجمع دلهای سوخته و عاشق اهل بیت (ع) و محل نذورات و انجام وقفیات فراوان بر این بقعه مقدس می باشد.

ترویج فرهنگ وقف با اجرای نیات واقفان توسط آیت‌الله محمد حسن هردنگی، تبدیل بقاع و اماکن زیارتی از جمله مزار سیدنا الحسین عربخانه به قطب فرهنگی منطقه و استان در عملکرد ایشان، وقف ۵ فقره ملکی از خودش بر عزاداری امام حسین(ع) و قران خوانی و رفع تنگدستی مردم و سایر موارد، احداث حوزه علمیه روستای مبادی، مدیریت ۱۰۰۰ موقوفه در قاینات، حاکمیت شرع و رسیدگی به امورات موقوفات منطقه قاینات قدیم و تربیت علماء و فقهاء به نام قاینات از جمله خدمات شاخص ایشان به این استان می باشد.

شهرت اصلی آخوند به چند دلیل بوده است :

۱-  مناظره وی با آقا سید مرتضی یزدی مشهور به شیخ مرتضی  که از فحول علمای آن زمان حوزه علمیه مشهد بوده در حضور علماء و امراء قهستان که با تیزبینی خاصی برخی از نظرات  خود  در فقه و کلام را بر او اثبات و برخی از نظرات وی در فقه و کلام را رد و وی را مجاب می کند(شیخ محمد باقر گازاری از شیخ مرتضی  به عنوان علامه و یکی از اساتید خود در مشهد یاد می کند).

۲- محاوره وی با قاضی القضات هرات و مفتی این شهر مشهور به شمس الدین فاضل هروی[۱] در روز عید غدیر در شهر هرات در حدود  سال ۱۲۸۶ قمری که موضوع جانشینی حضرت علی(ع) بعد از پیامبر را اثبات و وی را در حضور علمای حاضر مجاب  می نماید.

۳- نفوذ شرعی و سیاسی وی در کلیه قاینات در بین خواص  و عوام و تدریس وی در حوزه های علمیه بیرجند و قاینات

۴- اینکه هر چند اقامت نامبرده در هردنگ بوده ولی بدلیل تسلطش بر علوم مختلف حوزوی همیشه برای شرکت در مجالس بحث از او دعوت می شده است و در یکی از همین محافل بوده که با ملا ابراهیم گزیکی که علمای بیرجند را در مقابل خود عاجز  نموده بود مجاب و عقایدش را که بر پایه صحیح استوار نبوده رد کرده است.

۵- استاد حوزه های علمیه قاینات به مدت ۵۰ سال

۶- مسئول موقوفات و احیاأ کننده بقاع منبرکه ای چون مزار سیدنا الحسین عربخانه بیرجند

 

 

 

 

 

 

اجازه آیت ا.. سید ابوطالب قاینی به آخوند :

در سال ۱۲۹۳ قمري آقا سيد ابوطالب مجتهد قايني طی حكمي شرعی به مضمون ذيل درباره آخوند مي نويسد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متن سند

تحریر می شود که امور شرعیه متعلق به حدود ناحیه گیو و مختاران و هردنگ و جلگه بین براکوه الی همند و برمنج و ناحيه سرچاه و بصيران و ميغان  و كوه بالا و عرب خانه در عهده و كفايت عاليجناب مستطاب فضائل مآب حقایق ابواب ملا محمد حسن و فقه اله تعالی بوده و می باشد و آنچه تعلق به امناء شرع مطاع دارد سوای مختص حاکم شرع نافذ الحکم، متعلق به جناب معزی الیه است.کارگزاران دیوان واقف و بر بصیرت خواهند بود ماه رجب ۱۲۹۳ قمری( مهر : ابوطالب الحسینی به تاریخ ۱۲۷۴)

 

 

 

 

 

 

 

 

اجازه اول آیت ا.. سید اسماعیل صدر  به آخوند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متن سند

جناب مستطاب علام فهام عمده العلماء العظام الموید من عنداله المهیمن آقا شیخ محمدحسن هردنگی : دام مجده العالی مختار و ماذون می باشند در تصرف در امور حسبیه که از  برای حاکم شرع انور می باشد که به دیگری اذن دهد از قبیل حفظ اموال ایتام و غیاب و اوقاف عامه که بدون ولی و وکیل و متولی می باشند و حقوق از قبیل رد مظالم و سهم حضرت امام علیه و علی ابائه افضل الصلوه و اکمل السلام که انشاء الله تعالی به کمال دقت و تمام احتیاط چنانچه مرجو از جناب ایشان می باشد، عمل خواهند نمود و هر حقی را به ذی حق خواهند رسانید و داعی را از دعا فراموش نخواهند فرمود و پیوسته به رقعه نگاری مسرورم خواهند داشت.علی فرض حیات{اینجانب}،در سال بعد{این}موضوع دوباره استعلام گردد(الراجی اسماعیل صدر موسوی ).

 

 

 

 

 

اجازه دوم آیت ا.. سید اسماعیل صدر  به آخوند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متن سند

جناب قبله نصب مستطاب العالم العامل و الفاضل المهذب الکامل عمده العلماء الاعلام الموید من عندا.. الملک العلام عزّ اسمه آقای آخوند ملا محمد حسن ایّده ا.. تعالی را سلام مشتاقانه می رسانم و موفض می دارم که ان شاء ا.. تعالی مدام در حفظ وحمایت حضرت احدیت جل ذکره محفوظ و موفق در ترویج شرع انور و نشر مسایل دینیه و بیان احکام شرعیه بوده،قاطبه اهالی آن اطراف و نواحی پیوسته مستفید و مستفیض باشند.رجاء واثق آنکه اخوان متدیّن وفّقهم ا... در لطائف و فرمانبرداری جناب ایشان کوتاهی ننموده به مواعظ و نصایح و نقل روایت و حدیث  هدایت یابند و بر صراط مستقیم شرع قویم استوار گردند.البته نیز در امور شرعیه حسبیه از حفظ اموال،غیاب،اوقاف،وجوه،حقوق و امثال آن تصدی فرموده،انجام امور شرعیه آن را خواهند نمود و این ضعیف را از دعای خیر خود و حسن عاقبت فراموش نخواهند فرمود. ان شاء ا.. هر گونه فرمایشی بود اعلام فرموده در خدمات عاجز نخواهم بود. السلام علیکم و...ناخوانا... (حرره الراجی ابن صدر الاملی الاعلی).

برخی نظرات فقهی، کلامی و فلسفی آخوند :

۱- اصل کشف و شهود معقول و واقع است در معرفت خداوند

۲- هر صفتی از صفات که در  ممکن به کیفیتی است در واجب آن صفت به آن  کیفیت  منتهی است و چون که علم در ممکنات حصولی  است پس باید علم در واجب به این معنی نباشد و در نتیجه علم حصولی در واجب تعالی راهی ندارد

۳- مقام تفصیل قدر مقام انشراح و وضوح است و مقام اجمال مقام ابهام و اخفاء

۴- چون اسماء ا.. توقیفی است اطلاق آنها بر ا.. روا نباشد

۵- معاد از ضروریات وابسته به اصول است و اصول بر ۲ است یکی توحید و دیگری نبوت

هر چند عقیده مشهور بر این است که اصول شامل توحید، نبوت و معاد است اما برخی از فقهای مشهور در این موضوع با آخوند هم عقیده هستند که نام آنها در ادامه می آید :

شیخ طوسی در تجرید اصول را بر ۲ می داند، شهید ثانی اصول را بر ۴ می داند و  علامه مجلسی نیز اصول را بر ۶ می داند که در طبقه بندی آنها بر معاد اطلاق اصل نگردیده است.

توضیح این مطلب از دیدگاه آخوند :

اصول دین توحید و نبوت است لقوله تعالی (ان الدین عند  الله الا سلام) باز بیان اسلام را فرموده اند که شهادت به وحدانیت  و شهادت به رسالت است. امامت و عدل از اصول مذهب ما است. چه اشاعره اهل سنت قائل به آن نیستند. حرفی که مشهور است اصول دین ۵ است عوامی است که فرق بین اصول دین و مذهب نکرده اند و معاد را از اصول دین شمردن خلاف قوائد و ادله. بلی از ضروریاتی است که متعلق است به اصول، چنانچه وجوب نماز و روزه و امثال اینها از ضروریات فرعیه دین است. منشاء شبهه این است که خیلی فرق بین را بین این دو چنین کرده که هر چه متعلق است به اعتقاد از اصول و هر چه متعلق است به عمل از فروع است ولی چون قوم در کتب خود معاد را اصلی از اصول شمرده اند فقیر نیز در تعنون و ترتیب مباحث کتاب متابعت ایشان کرده بر معاد اطلاق اصل نمود.

۶- این حقیر استحضار کرده ام که عدد در یحبهم و یحبونهم.. ۱۲ است. پس باید عدد خلفاء ۱۲ باشد و چون در این آیه عدد این کلمات ۱۲ است و این کلمات حدا.. است ،پس تعدی از ائمه نباید کرد  چرا که  ائمه  حدا.. هستند.......

۷- تقلید از معارف معرفت نیست بلکه فریب شیطان است

۸- در باب مقام امیت انسان هر کس به قدر همان استعدادی که دارد و قوه که دارد مکلف است در پیشگاه خداوند

۹- در باب دلایل تجرد نفس می گویم اول بودن علم نفس به خودش حضوری اشراقی نه فعلی است و …..

۱۰- مراتب شناخت معرفت بر ۴ است : تقلید، علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین

۱۱- براهین کلامیه که در معرفت ذکر شده فایده ای جز اسکات خصم معاند ندارد. این ادله مفید اطمینان قلبی نیست به طریقی که مستقر  بلکه اعتقاد حاصل از این نحو ادله کلامیه اگر منضم به حیثیات ادله آیات آفاق و انفس نشود مفید اطمینان و ایمان مستودع است نه مستقر

۱۲- شر راجع است به نیت ظلمانیه ماهیت بنابراین موجود شر به خلق تبعی است و به معنی غیبت یا عدم حضور خیر است.

۱۳- خداوند خالق  شر است به خلق تبعی

۱۴- من در مسئله علت و معلول ائمه علیه السلام را علل اربع می دانم

۱۵- تعلیق در علم نیست بلکه در ذات معلوم است و این تعلیقی که در علم تصور می شود از باب تبعیت معلوم است.

۱۶- قیاس بر اثبات نبوت چنین است : محمد (ص) مدعی نبوت و صاحب معجزه بود، هر مدعی نبوت صاحب معجزه ای بر حق و صادق است پس  محمد (ص) بر حق و صادق بود

۱۷-گمان حقیر نسبت به حقایق موجوده خارجیه صدق عدم مشکل است بلکه تلاشی و اضمحلال حاصل می شود و این معنی عدم نیست

۱۸- سوال قبر از مومن محض و کافر محض ضروری مذهب بلکه دین است

۱۹- سلام کردن بر ائمه (ع) از دور و نزدیک سیره مومنین و وسیله نجات یوم الدین است

۲۰- سیر هر کس در سرعت و کیفیت طی صراط آخرت به اندازه سیر اوست در صراط  دنیا

۲۱-  می گویم که ایمان ولایت و محبت کامل است از برای ائمه اطهار که مندرج است در او توحید و نبوت با توابع

۲۲- اینکه جمع کثیری از فقهاء به صحت صلوه یا عبادتی دیگر که طمعا فی الجنه یا خوفا من النار به جا آورده شود و این را منافی با قربت ندانسته اند بلکه با اخلاص سازگارش دانسته اند اگر به تحقیق بنگری یک مرتبه از شرک خفی است

۲۳- در خصوص اینکه امام و پیشوا بر مردم واجب است می گویم نصب امام لطف است، لطف بر خدا واجب است پس نصب امام  بر خدا واجب است

۲۴- هر معصومی احق به متابعت است از غیر خود و چون احق به متابعت شد قول او حجت شد و این لازمه مرتبه امامت و خلافت است و

۲۵- درباره احاديثي كه برخي علماء نسبت ضعف به آن داده اند و گاها مي گويند شبيه است به اضغاث احلام صوفيه مي گويم كه اشتهار حديث بين طايفه و دلالت احاديث ديگر بر صحت مضمون حديث كفايت مي كند موونه ضعف حديث مدنظر را.

۲۶- مشابهت و واجب تعالي در تجرد از ماده با اينكه ۲ تجرد با هم فرق مي كند موجب  مماثلت در ماهيت نيست كه مفسده ان لازم آيد زيرا كه مشاركت در قضيه سلبيه است نه ثبوتيه.

۲۷- قطع از مباحث اصول است نه مباحث کلام :

توضیح مطلب :

در تمام منابع تاریخی تا قبل از زمان آخوند خراسانی، صاحب نظران در خصوص این که آیا مباحث قطع از مسائل علم اصول است یا این که خارج از آن است، سخن روشنی نداشته اند. درخور توجه است که سخن از مباحث قطع در کتب قدمای علم اصول، مطرح نشده است، حتی سید مرتضی (صاحب الذریعه) نیز در کتاب خود این مبحث را نیاورده است اما در نقطه ای دیگر از جهان اسلام و در حوزه علمیه قاینات آخوند هردنگی این بحث را  در مناظرات خود به صورت عملیاتی بکار گرفته که از این نظر پرداختن به این موضوع قبل از آخوند خراسانی صورت گرفته است چرا که رساله وی در سال ۱۳۰۲ هجری به اتمام رسیده ولی کفایه الاصول آخوند خراسانی بعد از سالهای ۱۳۲۵ قمری نگاشته شده است. مطالعه نمونه مناظره ذیل در این خصوص خالی از لطف نیست :

 ... در مباحثه از او سوال كردم كه دليل برخلاف صديق چه داري گفت اجماع

پس از قدري صحبت سوال كردم كه اجماع دليل ظني است يا قطعي گفت ظني

 باز او را دور انداختم و سوال كردم كه مساله خلافت از مسائل اصول است يا مسئله فرعيه گفت از مسائل اصول

 باز او را غافل كرده سوال كردم كه در اصول قطع معتبر است يا ظن كافي است گفت قطع معتبر است

 آن وقت گفتم اي بي انصاف مسئله اصوليه راكه خود مي گويي قطع معتبراست به اجماعي كه خود مي گويي ظن است ثابت مي كني و صديق را خليفه مي داني.

۲۸- همچنین اشتباه است آنچه بعضی از ارباب علم کرده و اعتقاد به تمام آن چیزی را که در اخبار و ادعیه مثل دعای عدلیه و امثال  آن مذکور است از اصول دین  شمرده. چه ، دلیلی بر بودن آنها از اصول نیست والا  اصول دین لا یتناهی خواهد بود و دیگر فروعی باقی نخواهد ماند .

۲۹- در حقیقت مخالفت نیست بین متکلمین، فقها،حکما و عرفا در جهت اثبات واجب الوجود جل شانه العزیز به حسب ضبط اوصاف و عدم ضبط

۳۰-  محل قضا عالم عقول  است که اقرب مجردات است به مجرد حقیقی {و} به تجرد واقعی. محل قدر ،عالم نفوس است که تاخر دارد از اول به حسب مرتبه .

۳۱- دلیل بر بودن خدای تعالی متکلم، همان ادله بودن خدای قادر است. چه، معنی متکلم، قادر بر ایجاد کلام است.

۳۲- مقام تفصیل، مقام انشراح و وضوح است و مقام اجمال مقام ابهام و خفاء

۳۳- علم حادث الهی حضوری اشراقی نیست بلکه حصولی فعلی و گاه هم انفعالی است.

 

 

[۱]  شمس الدین محمد بن سید عبدالرحیم معروف به ملا شمس ملقب به ملاخان مفتی هرات که کتابی به نام  شمس الهدایه و قالع الضلاله در سال ۱۲۳۹ قمری در ابطال مذهب شیعه نوشته است.

ثبت دیدگاه

هیچ دیدگاهی برای این پست قابل نمایش نمی باشد.

ارتباط مستقیم با مسئولان
تلفن ثابت:
کد پستی:
9154656386
رایانامه:
ساعت کاری:
شنبه الی چهارشنبه:

ساعت 7:30 - 14

روزهای پنجشنبه:

ساعت 7:30 - 13

آدرس:
مشهد مقدس، حرم مطهر، بلوار شهید شوشتری، انتهای شهید شوشتری 7، ساختمان شورای عالی حوزه علمیه خراسان
تمامی حقوق این وب سایت متعلق به دبیرخانه شورای عالی حوزه علمیه خراسان می باشد، استفاده از مطالب وب سایت با ذکر منبع بلامانع است.
ارتباط مستقیم با مسئولان
دبیر شورای عالی
تلفن : کد پستی: رایانامه:
051-32008497 9154656386 shora@mailkh.com
051-32008118